۰

درام شیخ و دام ملا؛ توطئه‌ قطر و طالبان علیه کارگران

پنجشنبه ۹ اسد ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۸
پذیرش تنها ۷۰۰ یا ۲۰۰۰ کارگر افغان هم در مشاغل حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای جز آن‌که یک بازی ریاکارانه و فریبنده برای بهبود تصویر نفرت‌انگیز این شیخ‌نشین عربی در نزد مردم افغانستان باشد، نه به کاهش بحران بیکاری در کشور کمک می‌کند، نه فقر و فاجعهٔ انسانی ناشی از تسلط طالبان را در نتیجهٔ خیانت شیوخ قطری مهار خواهد کرد.
درام شیخ و دام ملا؛ توطئه‌ قطر و طالبان علیه کارگران
متقاضیان کار در کابل گویند که طالبان زیر عنوان ثبت‌نام کارگران برای اعزام به قطر، از هر نفر ۲۰۰ افغانی دریافت کرده و این روند را به منبع درآمدی برای خود تبدیل کرده‌اند. به گفتهٔ آن‌ها، تنها در یک مرکز در کابل روزانه دو هزار نفر برای نام‌نویسی مراجعه می‌کنند.
 
با آغاز روند ثبت‌نام کارگران متقاضی اعزام به قطر در روز سه‌شنبه، صدها نفر به مراکز مختلفی که طالبان معرفی کرده، مراجعه کرده‌اند. طالبان گفته‌ است که تنها ۷۰۰ نفر پذیرفته خواهند شد.
 
منبعی در کابل می‌گوید طالبان فرم‌های ثبت‌نام را به قیمت ۲۰۰ افغانی می‌فروشد و روزانه صدها هزار افغانی درآمد کسب می‌کند. در لوحه‌ای نصب‌شده نزدیک یکی از مراکز ثبت‌نام نیز قیمت فرم ۲۰۰ افغانی درج شده است.
 
طالبان از چندین روز پیش تاکنون تبلیغات گسترده‌ای را پیرامون طرح اعزام کارگران به قطر در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خبری راه‌اندازی کرده‌اند.
 
در حالی که ظرفیت این طرح بسیار محدود است، در حال حاضر ده‌ها هزار نفر تقاضای ثبت‌نام برای اعزام به قطر کرده اند. این نشان می‌دهد که معضل بیکاری و بحران اقتصادی در افغانستان تا چه اندازه عمیق و گسترده است.
 
گزارش‌ها حتی حاکی است که کارگران افغان در کشورهای همسایه و منطقه نیز برای اعزام به قطر و ثبت‌نام در سازوکارهای طالبان اعلام آمادگی کرده‌اند. موضوعی که به وضوح نشان می‌دهد بحران بیکاری در افغانستان بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که طالبان نشان می‌دهند.
 
در مقابل، اما یکی از اهداف اصلی کارگزاران طالبان برای بزرگ‌نمایی این توافق، نشان دادن کارآمدی ادارات اقتصادی این رژیم در مواجهه با بحران بیکاری است.
 
به عبارت ساده، طالبان تلاش می‌کنند با استفاده از این توافقات، خود را حکومتی کارآمد، مسئول و دارای برنامه برای حل معضلات ملی نشان دهند. این در حالی‌ست که هجوم موج انبوه ارتش عظیم بیکاران به سمت مراکز ثبت‌نام طالبان به طور آشکار نشان داد که بحران بسیار ریشه‌دارتر از آن چیزی‌ست که راه‌حل‌های فریب‌کارانهٔ طالبان بتواند در آیندهٔ نزدیک آن را حل‌وفصل کند.
 
از جانب دیگر، حتی اهداف قطر از این اقدام نیز مشخص نیست. چه‌بسا شیوخ حاکم بر این میکروکشور عربی، مانند سایر بازی‌های ریاکارانه‌شان در معادلات افغانستان، با راه‌اندازی این برنامه درصدد فریب افکار عمومی و نشان دادن حسن نیت دروغین خود نسبت به وضعیت مردم افغانستان باشند.
 
این در حالی‌ست که حاکمیت فاجعه‌بار طالبان بر سرنوشت مردم افغانستان، خود یکی از جنایات نابخشودنی و خیانت‌های این شیخ‌نشین عربی محسوب می‌شود.
 
به بیان دیگر، بخشی از فاجعهٔ انسانی و بحران اقتصادی ناشی از حاکمیت طالبان بر افغانستان، حاصل خیانت شیوخ مسلط بر دوحه است؛ آن‌هایی که سال‌ها تلاش کردند تا زمینهٔ تسلط طالبان بر افغانستان را تسهیل کنند و با تسلط این گروه بر کشور، اکنون به مثابهٔ دفتر حافظ منافع این رژیم در عرصه جهانی عمل می‌کنند و با راه‌اندازی کمپاین‌های لابی‌گرانه، در صدد مشروعیت‌بخشیدن به رژیم طالبان و ترمیم روابط آن با بازیگران جهانی‌اند.
 
از این منظر، پذیرش تنها ۷۰۰ یا ۲۰۰۰ کارگر افغان هم در مشاغل حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای جز آن‌که یک بازی ریاکارانه و فریبنده برای بهبود تصویر نفرت‌انگیز این شیخ‌نشین عربی در نزد مردم افغانستان باشد، نه به کاهش بحران بیکاری در کشور کمک می‌کند، نه فقر و فاجعهٔ انسانی ناشی از تسلط طالبان را در نتیجهٔ خیانت شیوخ قطری مهار خواهد کرد.
 
برای رژیم طالبان اما این اقدام، فرصتی تازه برای تاراج آخرین دارایی‌های مردم فقیر افغانستان فراهم کرده‌ است؛ آنگونه که در خبرها بازتاب یافته، طالبان نه تنها با استفادهٔ تبلیغاتی از این خبر در حال راه‌اندازی کارزار عظیم سیاسی و رسانه‌ای برای بزرگ‌نمایی کارآمدی خود هستند، بلکه بدتر از آن، با دریافت پول از کارگران فقیر و نیازمند و ایجاد امیدهای واهی برای اعزام آنان به قطر، منابع مالی خود برای تقویت تروریزم و تحکیم رژیم تروریستی‌شان را توسعه می‌دهند و نیازهای اقتصادی حاکمیت ورشکسته‌شان را اشباع می‌کنند.
 
در چنین شرایطی، مردم افغانستان باید با هوشیاری و بیداری تصمیم بگیرند. آن‌ها ابتدا باید به یاد بیاورند که قطری‌ها چگونه طالبان را به قدرت بازگرداندند و در حال حاضر نیز برای تحمیل و تحکیم سیطرهٔ نامشروع این رژیم بر مردم افغانستان و جامعهٔ جهانی در حال لابی‌گری هستند.
 
مردم افغانستان، در عین حال، باید رویکردها و گرایش‌های سیاسی، قومی و ایدئولوژیکی که طالبان در توزیع فرصت‌های اقتصادی و منابع مالی در نظر می‌گیرند را بررسی و این واقعیت را باور کنند که اگر فرصتی برای استفاده وجود داشته باشد، پیش از هرکس دیگری نصیب طالبان، تروریست‌های هم‌پیمان این گروه و قومیت متبوع‌شان خواهد شد؛ نه مردم فقیر و بیکار و نیازمند افغانستان.

عبدالمتین فرهمند – جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین