۰

رسالت تاریخی پشتونها

محمد مدنی
چهارشنبه ۱۶ حمل ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۰۳
رسالت تاریخی پشتونها

در روزهای اخیر سه موضوع با نگاه قومی و با محوریت قوم پشتون، خبرساز شد: رقص پشتونها با بیرق سفید طالبانی همراه با رجزخوانی قومی در پنجشیر، مقاله عبدالباری جهانی با محوریت مسئله طالبان و قوم پشتون، سیاهه لطف الله مشعل در مورد محوریت قوم پشتون در افغانستان. البته مسائلی از این دست زیاد هستند لذا بد نیست نظری در مورد طالبان و پشتونها داشته باشیم:
 
 سلطه طالبان بر افغانستان و برخوردهای زننده و سیاست های قومی آنان باعث شده بعضا نگاه اقوام افغانستان به پشتونها خدشه دار شود. چرا؟ چون رهبران و بزرگان طالب همگی پشتون هستند.

طالبان از نظر قومی و مذهبی موارد ذیل را عملیاتی کرده اند:

1- قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی، قضایی، دیپلماسی و خلاصه تمام منابع و منافذ قدرت را در اختیار پشتونها قرار داده و سایر اقوام را حذف کرده اند. در کلیت قدرت، مأمورین غیرپشتون در حکومت بدون استثنا کاره ای نیستند و محلی از اِعراب ندارند.

2- گروههایی از پشتونها را در ولایات انتقال داده و بعضا زمین ها و مالکیت جایدادهای سایر اقوام را به نفع ناقلین پشتون غصب کرده اند. این روند را قطعا با هدف تغییر ترکیب جمعیتی در ولایات افغانستان تکمیل خواهند نمود. آنها چنانکه اسماعیل یون می گوید تا ده سال بعد اقلیت و اکثریت را بازتعریف خواهند کرد.

3- طالبان زبان و فرهنگ فارسی را به مرور زمان از افغانستان حذف و زبان پشتو و سیاست پشتونوالی را جایگزین خواهند کرد. مصادیق فراوانی بر اثبات این ادعا وجود دارد.

4- طالبان شیعیان را اهل ذمه می دانند، آنها را نه تنها حق شراکت در قدرت نمی دهند بلکه آنها را لایق انجام مأموریت هم نمی دانند. طالبان در صورت توان و فرصت، مذهب تشیع را بطور کامل از افغانستان حذف خواهند کرد. سه نفر مأمور فعلی که ظاهرا شیعه هستند مأمور آی اس آی و از آدرس آی اس آی مأموریت گرفته اند و از آدرس شیعیان در حکومت نیستند. یعنی شیعه حتی یک مأمور در این سطح نیز در کل حکومت طالب ندارد.

5- وضعیت پشتونها هم چندان ایده آل نیست. عوام قوم پشتون هم مشکلات حاصل از حاکمیت طالب را تحمل می کنند. همچنین طالبان گسست های درون قومی پشتون را نیز عمق داده اند.
( تحلیلگران و مخاطبان فهیم ما می توانند روی هر کدام از این بندهای پنجگانه بالا فکر کرده و با مصادیق عملی آن شرح و بسط دهند. )

پیشاپیش باید گفت که ما به قاطبه ملت پشتون احترام داریم. در فضای بدون جنگ و تنش همگی برادر و برابر هستیم. هیچ از هم کم و زیاد نداریم. عصبیت قومی را محکوم می دانیم و از آن برائت می جوییم.

اما در سیاست و حاکمیت طالبانی پشتون ها می توانند قربانی و طعمه ی طمع طالبان و محور و چوب سوخت اقتدارگرایی طالبان باشند و هم می توانند محور تفکر و عمل ملی باشند. تک صداهایی که از جانب بعضی وطنداران پشتون ما در مخالفت با طالبان بلند شده است کافی نیست. قاطبه ملت پشتون صرفاٌ تماشاگر هستند و این تماشاگری می تواند بعنوان تأییدگری طالبان تلقی شود.
 
عملکرد طالبان به شدت وجهه پشتونها را در داخل و بیرون از افغانستان در افکار عمومی جهانی تخریب کرده است. هویت طالبان هویتی بر محور قوم پشتون است. این مسئله در دیدگاه خود پشتونها نیز صراحتا بیان شده است جایی که لطف الله مشعل سخنگوی پشتون اداره امنیت ملی کرزی به صراحت از محور بودن قوم پشتون سخن می گوید و عبدالباری جهانی وزیر فرهنگ اشرف غنی نیز از تاوان عملکرد طالبان بر پشتونها نوشته است.
در میان بخشی از عوام نیز رقص و پایکوبی اوغانها بر قبر احمدشاه مسعود و آوازخواندن و اهتزاز بیرق سفید طالبانی در پنجشیر بیانگر غلبه شعارها و حرص تغلّب پشتونوالی بر کشور است.
 
این ها مسائل غیرقابل انکار است اما واقعیت این است که هرچند طالبان تسلط پشتون ها را بر افغانستان تکمیل کرده اند اما به شکل بی سابقه ای پشتونها را تخریب و از آنها چهره ای خشن، ضد علم و ضد مدنیت به جهان معرفی داشته اند.
 
طالبان از اوغانها روایتی مبتنی بر قوم زن ستیز و علم ستیز خلق کرده اند. چرا که تعریف و شناخت افکار عمومی مردم جهان از هویت طالبان این است: طالبان گروهی تروریستی، ضد علم، ضد زن، خشن، ناقض حقوق بشر، بیسواد و از قوم پشتون هستند. ما و وطنداران پشتون ما خود را فریب ندهیم؛ تعریف افکار عمومی و قضاوت مردم دنیا هرگز غیر از این نیست.
حال در ترازوی عقل و خرد، واکنش و نگاه وطنداران پشتون ما در برابر طالبانی که باعث خدشه دار شدن وجهه آنان شده چگونه باید باشد؟
 
 حقیقت امر اینست که اقوام غیرپشتون توسط طالبان حذف شده اما پشتونها توسط طالبان، بدنام شده اند.
حتی ممکن است خیلی از پشتونها هم تحت ستم طالبان قرار داشته باشند اما باوجود تحمل این ستم، وجهه ی شان هم تخریب شده است. در ترازوی قضاوت عمومی، طالبان پشتونها را با خود به زیر کشیده اند. این تخریب وجهه در سطح بین المللی بی پیشینه است و لذا وطنداران پشتون ما اگر غیر از طالبان می اندیشند باید صراحتاٌ راه خود را از طالبان جدا کنند و از لزوم اصلاح و بازتعریف هویت افغانی حکایت نمایند.

واقعیت اینست که اغلب پشتون ها از نظر فکری و عملی میانه چندانی با طالبان ندارند اما آنها طالبان را در محیط طبیعی و قبیلوی خویش پرورش داده اند. البته طالب پروری، در مورد بقیه اقوام نیز صدق می کند. 
 
به هرحال حکومت طالبان موجب توقف کاروان دانش و مدنیت در افغانستان شد و اثرات منفی آن، بر زندگی همه اقوام سایه افکند. اما جان سخن اینست که پشتونها اکنون و با این تعاریف باید جلودار و بیرقدار تغییر وضع موجود شوند. حداقل کار اینست که مردم و نخبگان پشتون در کنار سایر اقوام قرار گیرند و مبارزه ای سرتاسری را برای تغییر آغاز نمایند. وضع موجود در شأن افغانها نیست.
 
محمد مدنی- خبرگزاری جمهور
 
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


United States
مقدمه: طالبان، یا به‌عبارتی امارت اسلامی افغانستان (IEA)، به عنوان یک گروه تروریستی شناخته می‌شود که در حملات انتحاری فراوانی موجب کشته شدن افراد ملکی بی‌گناه، شامل کودکان و بزرگسالان، شده است. نمونه‌های زیادی از جمله بیش از صد ها حمله انتحاری وجود دارد که در آن‌ها افراد زیادی کشته و زخمی شده‌اند. به عنوان مثال، ۱. حمله به بیمارستان سردار محمد دواد خان در سال ۲۰۲۰ بیش از ۲۴ کشته و ده ها زخمی از جمله مادران و نوزادان، ۲. مثال دگیر انفجار در مرکز آموزشی کابل در سال ۲۰۱۸ بیش از ۴۰ دانش آموز کشته شده اند. طالبان از ضعف سواد و جهل مردم و همچنین وضعیت نامطلوب اقتصادی و فقر آنان سوءاستفاده کرده و این حملات تروریستی و جنایت‌های خود را به نام اسلام انجام می‌دهند. بیشتر اعضای طالبان از قوم پشتون هستند که به دلیل بی‌بهرگی از تحصیلات و دانش، بیشتر در معرض سوءاستفاده به نام اسلام و جهاد قرار گرفته‌اند. در بسیاری از این حملات، افراد زیادی از جمله اطفال بی‌گناه و اشخاص بی‌گناه که بی‌گناه بودند، قربانی این جنایات طالبان شده‌اند. مانند دیگر گروه های تروریست بنام اسلام حملات در بغداد و سوریه، لیبی ، سومالی انجام دادند، اکثریت قریب به اتفاق اکثریت قربانیان این جنگ‌ها نیز مسلمانان بوده‌اند.بطور مثال در حمله به لوا اردوی ملی افغانستان در بلخ، در روز جمعه و هنگام ادا کردن نماز جمعه، صدها نفر از اعضای اردوی ملی کشته شدند. همچنین، این اعمال در تضاد با اصول اسلام و مذهب حنفی هستند.

دلایل سقوط
دلایل اینکه چرا دولت افغانستان را تسلیم طالبان کردند، در زیر فهرست شده است:

۱. بدنام‌سازی اسلام: بسیاری از کارهای طالبان که تحت نام اسلام انجام می‌دهند، خلاف اصول اسلام است و باعث بدنام‌سازی اسلام می‌شود. این گروه کارهای سیاه و غیرانسانی انجام می‌دهد که به‌طور کلی با تعالیم اسلام در تضاد است.

۲. تشویق و اعتبار به گروه‌های تروریستی دیگر: پیروزی طالبان باعث می‌شود گروه‌های تروریستی تحت نام اسلام حملات و فعالیت های تروریستی در سایر کشور های اسلامی انجام میدهند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و بیش‌تر به فعالیت‌های تروریستی و ویرانگری بپردازند. این گروه‌ها باعث نابودی کشور‌های اسلامی، کشتار مسلمانان و ضررهای مالی میلیاردی شده‌اند.

۳. وابسته‌سازی کشورهایی که در آن‌ها پایگاه‌های آمرئکا وجود دارد: مانند ژاپن، کره جنوبی، قطر و عربستان سعودی، وضعیت افغانستان، و آمریکا این دولت‌ها را میترساند که تصور کنند بدون حضور آمرئکا، نمی‌توانند حکومتی شان پیادار بماند ، در حالی که این ادعا نادرست است.

۴. توافقات و آزادی زندانیان طالبان:دولت آمرئکا بعد از توافق نامه دوحه که مردم افغانستان او را هیچگاه قبول نداشت، طالبان را امتیاز دادند و هزاران تروریست را از زندان‌ها آزاد کردند، که این کار زمینه رشد و تقویت طالبان را در آن زمان فراهم کرد.

۵. ترویج گروه‌های تروریستی در آینده: طالبان با هدف بدنام‌سازی اسلام و ایجاد گروه‌های تروریستی دیگر با تعالیم آنها در مدارس با ذهنیت افراطی، ، در حال انجام فعالیت‌هایی هستند که این گروه‌ها را در جهان تقویت کند و وضعیت امنیتی منطقه را بحرانی‌تر نتیجه این کار این بوجود آمدن گروه های تندروی زیادی مثل داعش در آینده های نزدیک خواهد نشدد که متبحه کار خود طالبان و آمرئکتا است. البته خود طالبان کم از داعش نیستد صرف پرچم شام فرق میکند.

۶. تهدید نیروهای دولتی و تضعیف دولت مرکزی: در راس حکومت قرار داشتن زیادی از ستون پنجم خاین به ملت قرار داشتند مثل اشرف غنی ( اشرف غنی از جمله کسانی است که به دین یهوذیت تغییر دین داده است و نظر به اعتباز خانم یهوذیش از طرف آمرئکا حمایت و ریس جمهور شد) و دیگر ایکنه به اردوی ملی را دستور تسلیم شدن آنها را به طالبان و سلاح گذاشتن شان به زمین میداد و در مواردی تهدید حمله هوای در صورت عدم تسلیم شد.
تسلیم ولسوالی ها و ولایت بدون جنگ و واگزار کردن آن به طالبان توسط ستنون پنجم مرتبط به آمرئکا. جا دارد که از زلمی خلیلزاد هم یاد کنیم کسی سفیر آمریکا در افغانستان و عراق بوده است و بعدا وظایف دیگر در افغانستان و به نمایندگی آمرئکاا ها انجام داده است ، این شخص هم از کسانی است که تغییر مذهب به بهودیت داده است و به اعتبار خانم یهوذیش به این وظایف گماشته شده بود و نقش زیادی در ویران و پروسه واگزاری افغانستان داشته است بخصوص در
نشست های دوحه به نمایندگی آمرئکا.
البته بیشتر رهبران طالبان از حلقات وابسته اسخبارتی پاکستان و یا آمرئکا هستند، مثل ذبیح الله مجاهد که هر آنگونه فرمان دریافت کند عمل میکندالبته تعدادی زیادی در سیاست حهانی مثل آمرئکا ، اروپا و سایر کشور های از حلقات وابسته به یهوذیان هستند، یا خود یهوذی هستند، یا خانم شان یهوذی است و تغییر دین دادند در اثر تبلیغات یهوذی مبنی بر یهوذی بودن آن ها ، و یا کسانی اند که در مقابل پول به آمرئکا و یهوذیان خدمت میکنند مثل معصوم استانکزی، حنیف اتمر ، ذبیخ الله مجاهد و تعدادی زیادی از رهبران فعلی طالبان.
سقوط
۱. طالبان از تبلیغات و ترویج وجود داعش و همچنین تبلیغات رسانه‌ای آمرئکا بر موجودیت داعش بهره‌برداری کردند، در حالی که داعش در منطقه وجود فیزیکی ندارد. طالبان از این به‌عنوان وسیله‌ای برای سرکوب مخالفان و قیام های مردمی تحت نام مبارزه با داعش و امتیازگیری استفاده می‌کنند.

۲. طالبان گروهی تروریستی است که مردم افغانستان را گروگان گرفته و حقوق آن‌ها را محدود و محروم کرده است. این حمایت‌ها و اقدامات، نتیجه حمایت‌های استخباراتی و مالی آمریکا است.


۴. درباره داعش در افغانستان: هیچ وجود فیزیکی و سازمانی قابل تأییدی ندارد و بیشتر حملات طالبان، تحت عنوان مقابله با داعش، انجام شده است که در بسیاری موارد، این حملات دروغین بوده و هدف اصلی آن‌ها سرکوب مخالفان و ایجاد جو ترس است.
و این ترفند بود آمریکا به طالبان آموخته است ، نمونه آن در عملیان هنگام خروج در سال ۲۹ آگوست ۲۰۲۱ در حمله هوایی ,۱۰ عضو یک فامیل به شمول ۷ کودک را شهید شدند و در رسانه ها اعلان کرد که چند داعش را در حمله هوایی کشته بعدا دانسته شد بعدا دانسته شد که چندین عضو یک فامیل را ازبین برده است. البته این ترفند است که کشور های مثل اسزائیل زیاد استفاده کرده است بخصوص قبل از سال ۲۰۲۵ اکثرا کسانی ره که شهید میکرد تحت نام تروریست و داعش میکرد و البته نتیجه کار های که داعش تتت نام اسلام انجام داد و لکه ننگین به اسلام زد و ده ها هزار مسلمان را شهید کردند، خودم از ولایت پروان بار ها شاهد بودم که طالبان به قومندانان جهادی یا خیزش های مردمی علیه طالبان حمله کرده بود و تعدادی زیاد را کشتند ولی بعدا در رسانه ها تحت کنترول ان اعلان کردند که چندین داعش را در عملیاتی ازبین بردند .

پسا سقوط

پسا سقوط افغانستان:

۱. بلافاصله بعد از سقوط کابل ، فسبوک مسدود کردن صفحات فیسبوک و اوکنت های که نام نام طالبان ذکر شروع کرد، باعث خفه شدن صدای مردم و جلوگیری از اطلاع‌رسانی صحیح درباره وضعیت افغانستان شد. جهان نمی‌تواند از حقایق باخبر شود. شکی نیست که خود فیسبوک نیز متعلق به مارک زاکربرگ، یهوذی است و برای منافع آمریکا فعالیت می‌کند.

۲. ارسال ۴۰ میلیون افغانی آمرئکا هر هفته به طالبان جهت حفظ ارزش افغان نهادهایی های طالبان مثل باتک مرکزی و کمک‌های ملیاردی دلاری از طریق USÆID به نهادی مختلف مثل UN، WFP و سایر نهادهای و سازمان برای توزیع مواد غذایی و حفظ ارزش مواد غذایی در بازار، در حالی است . نمونه‌ای از سفرهای آزادانه نمایندگان طالبان به اسلو، دبی و عربستان، مانند سفر سراج‌الدین حقانی به دبی، نشان می‌دهد که در حالی آمریکا جایزه‌ای میلیون دلاری برای زنده با مرگ او تعیین کرده است، این موضوع خود نماد چیست؟!

۳.، آمرئکا در این چندین سال بزرگ‌ترین حامی طالبان بوده است و حقیقت دارد که ترامپ و ایلان ماسک نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند. این اقدامات صرفاً برای بقای طالبان و حاکمیت آنان بر ملت مظلوم افغانستان است. طالبان از ضعف مردم، بی‌سوادی، جهل و وضعیت اقتصادی بد سوءاستفاده کرده و این حملات تروریستی را بر پایه اسلام انجام می‌دهد. بیشتر اعضای طالبان از قوم پشتون هستند که به دلیل کم‌توجهی به آموزش و فرهنگ قوی، دچار جهالت شده‌اند و مورد سو استفاده توسط استخبارات اجانب قرار میگیرند. همچنین، حملات انتحاری و تیراندازی‌های طالبان باعث کشته‌شدن افراد زیادی شده است که اکثراً بی‌گناه و غیرنظامی هستند، و در حقیقت، قربانیان این جنایت‌ها مردم بی‌گناه افغانستان‌اند. مانند داعش در عراق و سوریه که در بغداد و دیگر شهرها فعالیت می‌کرد، ولی بیش از ۹۰ درصد قربانیان این جنگ‌ها مسلمانان بودند و این اقدامات، در تضاد کامل با اسلام و مذهب حنفی است. البته به غرب تندروان جاهل بنام مسلمان، فاقد دانش روز، و بیخبر از اسلام واقعی و از جهان بهترست و حیثیت گاو شیری را دارد، جهت ویرانی کشور های اسلامی وسیله خوبی برای سو استفاده بنام های مختلف تحت اسلام ، غرب بیشتر از کشور اسلامی با تکناولوژی و فنار های پیشرفته و سلاح های مدرن مثل بمب هستی میترسد که نکندروری دستیابند که نمونه آن تلاش غرب برای جلوگیری ایران از ساخت بمب هستی است.

طالبان چه کردند و چه می‌کنند:
در زیر مواردی ذکر می‌شود که طالبان در چهار سال انجام داده است و در حال حاضر در حال انجام آن‌ها هستند:
۱. محدودیت‌های زیاد در ریش مردان و حجاب برای زنان، خط کشیدن و پوشاندن تصاویر و حیوانات، ممانعت از کار و تحصیل در مکتب و دانشگاه. البته در مسأله ریش، این‌ها قصد دارند همانند خودشان باشند تا تفکیک طالبان و افراد عادی کم‌تر باشد.
۲. چهار سال است که زنان از تحصیل محروم شده‌اند و نمی‌توانند به مکتب بروند یا کار کنند؛ در حالی که بعضی زنان نان‌آور خانواده بودند. در زمان جمهوریت، مکاتب دخترانه جدا از پسران و با حجاب متناسب می‌رفتند که نمونه آن در اینترنت موجود است.
۳. در این چهار سال، باران و خشکسالی افزایش یافته است، که نشان می‌دهد خدا و طبیعت از این‌ها راضی نیستند. جفا در حق مردم و جفا به دین اسلام است. حتی پیامبر (ص) در قیامت با این اعمال آن‌ها را نخواهد پذیرفت.
۴. رهبری این گروه، ملا هیبت‌الله، معلوم نیست کجاست یا چرا سخنرانی نمی‌کند. آیا واقعاً وجود دارد؟ چرا سخنرانی نمی‌کند؟ شاید از نظر فکری و علمی توان رهبری ندارد و به جای آن، فرمان‌ها از طریق استخبارات منطقه‌ای و افراد مرتبط صادر می‌شود.
۵. این گروه در ظاهر خود را مخالف داعش و سلفیت نشان می‌دهد، در حالی که داعش وجود ندارد یا کم‌اثر است. اما این‌ها خود کم‌وبیش به داعش شباهت دارند و با ادامه این روند، پس از داعش و گروه‌های دیگر، طالبان نیز تغییر ظاهر خواهد داد و پرچم آن‌ها را تغییر می‌دهند. طالبان به تدریج مردم را تحت تأثیر و افراطی می‌کنند، و وضعیت امنیتی و اجتماعی روز به روز بدتر می‌شود.
۶. بی‌سوادی و جهالت این گروه‌ها، حتی زمانی در سال اول حاکمیت طالبان وزیر تحصیلات آنها تا صنف دو تحصیل کرده بود، نشان می‌دهد که اکثر آنان تنها تا سطح پاین تحصبل کرده اند و هیچ تحصیل نکردند و غیر از چند چرند بیشنر نمیدانند. و در فکر آبادانی و پیشرفت افغانستان نبودند؛ صرفاً در جهت فریب مردم و دین‌داری ظاهری فعالیت می‌کردند. بسیاری از وزیران، حتی اگر تحصیل‌کرده بودند، انسانیت و اخلاق را رعایت نمی‌کردند؛ اگر انسان بودند، برادر خود را نمی‌کشتند.

چی باید کرد در این وضعیت؟
۱. باید کمک‌های آمرئکا قطع شود، چون طالبان توسط آمریکا تغذیه می‌شود؛ بنا بر این نیاز نیست طالبان تحریم شوند. قطع کمک‌های خود باعث نابودی آن‌ها می‌شود. برای این منظور باید آگاه بود و مردم را آگاه کرد و شعار بر ضد طالبان همراه با نام و ضد آمریکا باشد.
۲. خلیل‌زاد کسی است که به عنوان تغیر دین یافته افغانی آمریکایی نقش زیادی در مشاوره کاغذ سفید و وظایف‌اش در قتل مردم افغانستان و خیانت به این ملت داشته است. باید از صحنه سیاست خارج شود و دیگر فرصت به او ندهد که رسالت‌های دولت آمرئکا را ادامه دهد.
۳. گفتن حقیقت در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به زبان‌های مختلف نقش مهمی در بیداری مردم و جهان دارد. بجای این که بگویید چهارسال است که دختران از تحصیل محروم هستند، و به انترنشال بفرستید، از آمریکا بخواهید که دیگر از طالبان حمایت نکند.
۴. زنان و دختران چهار سال است که از تحصیل و مکتب محروم شده‌اند. ادامه این روند ضربه جبران‌ناپذیر به افغانستان و مردم و پیشرفت کشور می‌زند. آنان صرفاً در حرفه‌هایی مختلف مشغول کرده‌اند. این گروه طالبان، که جاهل هستند، دختران را چهار سال از مکتب محروم کرده است و این خلاف اسلام است. این گروه مسلمان نیستند؛ هیچ کشور اسلامی این‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد. دلیل دیگر بر ناپذیرفتنی بودن این گروه، تروریستی بودن و جهالت آن‌ها است.
۵. شریک کردن این مقاله و امثال آن در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها، برای اطلاع‌رسانی بیشتر به مردم و جهان است. اگر این روند ادامه یابد، باعث شکل‌گیری گروه‌های تکفیری زیادی می‌شود که طالبان در این بخش نقش زیادی دارند و البته آن‌ها این افکار را با خود پرورش می‌دهند.

معلومات بیشتر و موارد مهم:
۱. تاکنون میلیاردها دلار آمرئکاا مستقیم و غیر مستقیم توسط نهاد های مثل USAĮĎ و سایر ارگان های استخبارتی تحت بشردوسانه ارسال شده است و به نهاد هدی مرتبط به طالبان و سایر سخزمان های بین المللی، ، در حالی‌که تبلیغات زیادی درباره مبارزه با داعش صورت می‌گیرد. حمله‌های اخیر، مانند حمله در کابل، به خود طالبان نسبت داده می‌شود، در حالی‌که به بعدا آشکار شد توسط ماجور سابق سئا عملیات‌های جعلی و ساختگی بودند.
۲. نقش رسانه‌ها و سازمان‌ها در تقویت دولت طالبان:
تلویزیون‌هایی مانند طلوع نقش زیادی در سقوط دولت جمهوری افغانستان داشته‌اند. تلویزیون طلوع، از بودجه‌ای که از آمریکا (USÃĮD) ساخته شده بود، برنامه‌هایی علیه ارزش‌های اسلامی و افغانی ساخته است. در موضوع جنرال عبدالرشید دوستم، این تلویزیون او را ترور شخصیت کرد با موضوع مطرح کردن ایشچی هر باری که جنرال دوستم به صفحات شمال جهت مبارزه با طالبان رهسپار میشد ، تلویزیون طلوع دوبازه موضوع را مطرح میکرد. همچنین، تلویزیون‌های خارجی مانند افغانستان انترنسنال که به ظاهرا طرفدار مردم ولی در جهت منافع آمرئکا و طالبان است، با قرار دادن تربیون به طالبان و آمرئکای های مثل خلیزاد و سایرین نفش مهم در تفویت این گروه داشته اطت و کمتر صدای مخالفان را از طریق مصاحبه پخش کرده است، و مثل مصاحبه با جنرال دوستم، عطا محمد نور و سایر غضو مقامات بسیار کم و یا هیچ نبوده است و همچنان در ماه اول سقوط این تلویزیون تهمت به اردو ملی زد که مبنی به پیوستن بقایای اردوی ملی به گروه داعش جهت مبارطه با طالبان که البته خبر بود غیر مستند و غیر عقلی.

در پایان:
هدف این مقاله، بیدارسازی مردم افغانستان و آگاهی‌بخشی به دیگران است که در افغانستان چه می‌گذرد. مردم نه خواهان داعش هستند، نه طالبان، و نه آمریکا که جنایات و خیانت‌هایی علیه مردم افغانستان مرتکب می‌شود. همچنین، باید توجه داشت که آمریکا از طریق حمایت مالی، طالبان را تقویت می‌کند و برای تربیه و پرورش تروریست‌ها، هزینه می‌پردازد، همان‌طور که بن لادن در پاکستان کشته شد. شعارهای آمریکایی‌ها درباره مبارزه با تروریسم نادرست است(آمرئکا ما تروریستان مذاکره نمی کنیم ؛ ولی در عمل آمرئکای ها آن‌ها باتی تروریسم بوده و اکنون هم در حال ساخت و حمایت از تروریست‌ها هستند.
پربازدیدترین