سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در پایان نشست وزرای خارجه سازمان همکاری شانگهای در چین، خواستار «وفاق ملی» در افغانستان و مشارکت اقوام و گروههای سیاسی در ساختار قدرت شد.
وی افزود: «تقریباً تمام اعضای این سازمان روابط دوجانبه خود با کابل را تقویت کردهاند و بر اهمیت کمک مؤثر به بازسازی و توسعه پایدار افغانستان بهعنوان کشوری مستقل، بیطرف، صلحآمیز و عاری از تروریزم و مواد مخدر تأکید دارند.»
لاوروف بار دیگر بر ضرورت «تضمین اشتراک قومی و سیاسی در ساختارهای قدرت» تأکید کرد.
فراموش نکنیم که این موضعگیریها از سوی وزیر خارجه کشوری ابراز میشود که بهتنهایی رژیم طالبان در افغانستان را به رسمیت شناخته و مسئولیت پیامدها و عواقب این اقدام را بهعهده گرفته است.
با این وجود، اما مواضع ابرازشده از سوی سرگئی لاوروف در نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در چین نشان میدهد که علیرغم شنا برخلاف جریان آب از سوی مسکو، این نگرانیها و دغدغههای مشترک است که کشورهای عضو این سازمان منطقهای را بر محور افغانستان متحد میکند و علیرغم شناسایی رسمی رژیم طالبان توسط روسیه، سران کرملین همچنان در کنار سایر متحدان و شرکای خود در سازمان شانگهای با نگرانی مترصد اوضاع حاکم بر افغانستان هستند.
به این ترتیب، شاید منافع متضاد این کشور و قدرتهای عضو سازمان همکاری شانگهای در نهایت رهبران روسیه را به این جمعبندی رسانده باشد که بهتنهایی رژیم طالبان در افغانستان را به رسمیت بشناسند و در این زمینه، نگرانیها و دغدغههای دیگر اعضای سازمان همکاری شانگهای را عملاً نادیده بگیرند؛ اما این بدان معنا نیست که با شناسایی رسمی رژیم طالبان و عادیسازی رابطه روسیه با این گروه، نگرانیهای مسکو درباره امنیت و ثبات افغانستان و منطقه، مسئله مواد مخدر و بحران تروریزم مرتفع شده است.
اظهارات تازه سرگئی لاوروف در نشست همکاری شانگهای در چین نیز این برداشت را تأیید میکند و نشان میدهد که با وجود منافع متضاد میان اعضای این سازمان منطقهای درباره افغانستان، نگرانیهای مشترک ناشی از تهدید تروریزم و توسعه مواد مخدر همچنان مسائلی هستند که میتواند این کشورها را در مواجهه با مسئله افغانستان متحد کند.
شماری از ناظران حتی معتقد اند که قدرت نگرانیهای ناشی از وضعیت حاکم بر افغانستان به اندازهای شدید و جدی است که اجازه نمیدهد سایر کشورها از الگوی روسیه برای تعامل با طالبان پیروی کنند؛ حتی اگر این اقدام با هدف کنترل رژیم حاکم بر افغانستان و مهار خطرات و تهدیدهای تروریستی ناشی از این رویداد باشد.
درست به همین دلیل است که تاکنون حتی کشورهایی که روابط راهبردی و سنتی با روسیه دارند و مسکو بهنحوی خود را متعهد به تأمین و تضمین امنیت آنها در برابر تهدیدهای خارجی میداند، از تصمیم بحثبرانگیز مقامات روس برای شناسایی رسمی رژیم طالبان پیروی نکرده و همچنان سطحی از روابط کنترلشده و قابل مدیریت خود با رژیم طالبان را حفظ کردهاند.
این در حالی است که بهدنبال شناسایی رسمی رژیم طالبان توسط روسیه، این نگرانی بهطور فزاینده در میان صاحبنظران مسائل منطقهای مطرح میشد که این تصمیم ممکن است به آغاز یک روند دومینویی در سایر کشورهای همسایه و منطقه نیز منجر شود و به این ترتیب، طلسم و تابوی شناسایی رسمی رژیم طالبان یکبار برای همیشه شکسته شود.
واکنش محتاطانه کشورهای دور و نزدیک به تصمیم مسکو برای به رسمیت شناختن رژیم طالبان، اما نشان داد که این برداشت دقیق، درست و واقعبینانه نبوده و اغلب کشورهای منطقه و جهان همچنان به حاکمیت طالبان بر افغانستان به مثابه یک تهدید نگاه میکنند و نگران عواقب و پیامدهای آن برای امنیت ملی، ثبات منطقهای و صلح جهانی هستند.
فضای حاکم بر نشست وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در چین و تأکید بسیاری از دیپلماتهای شرکتکننده در این نشست بر تهدیدها و نگرانیهای ناشی از وضعیت حاکم بر افغانستان نیز نشان داد که علیرغم به رسمیت شناختن رژیم طالبان توسط روسیه، این اقدام چیزی از حجم این نگرانیها و تهدیدها نکاسته و اوضاع جاری در افغانستان همچنان به مثابه بزرگترین تهدید علیه امنیت منطقهای باقی مانده است؛ چیزی که سخنان سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز آن را تقویت و تثبیت کرد تا یکبار دیگر بر این واقعیت مهر تأیید بگذارد که شناسایی رژیم طالبان توسط روسیه، حتی چیزی از نگرانیهای خود مسکو از وضعیت افغانستان زیر سلطه طالبان کم نکرده است.
محمدرضا امینی - جمهور