۰

این همه افراطیت از کجا آمده است؟ بخش پایانی

پنجشنبه ۲۸ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۱۷
صراط های مستقیم مبتنی بر اینکه هر دینی بخشی از حقانیت را با خود دارد، در اسلام قابل قبول نیست البته این عدم مقبولیت به معنی این است که غیر از اسلام را نمیتوان یک دین جامع شمرد و تمام دعوت انبیا در اسلام به صورت کامل تبلور یافته است؛ منهای اسلام نمیتوان یک دین کامل داشت و پلورالیزم به این معنی را اسلام نمی پذیرد.
این همه افراطیت از کجا آمده است؟ بخش پایانی

نگرشی برجایگاه اعتدال و میانه روی دراسلام (بخش پایانی)

تعامل اسلام و دیگر ادیان (نگرش نظری)
باتوجه به آنچه گذشت میتوان به این نتایج دست یافت:
اول: هر دینی تا آمدن دینی متأخر باتمام اصول و روش های عملی اش حق بوده و دین حق قلمداد می شده است؛ لذا تمام ادیان آسمانی در عصرخودشان حق بوده اند.
دوم: میان ادیان آسمانی اصول مشترکی وجود دارد که در طول مسیر ادیان مورد تأکید قرار داشته اند و اصول مشترک حق اند مانند اصل توحید و معاد.
سوم: هرشخص حق داشتن دینش را دارد قطع نظر از ماهیت آسمانی و غیرآسمانی دینش و روی همین ملحوظ جبر در ترک دین و گرایش به اسلام در اسلام جائی ندارد.
چهارم: هرشخصی که از دعوت اسلامی به دور مانده است و اساسات اسلام برایش نرسیده و توضیح داده نشده است معذور پنداشته میشود و روی همین دلیل اینها را نمی توان منکر یا معاند شمرد و باید معذورشان دانست. اگرچه بنابر یک نظریه فقهی در اسلام باید از طریق هدایت عقل به صرف وجود پروردگار ایمان و باور داشته باشند چون ایمان به وجود پروردگار یک امر مبتنی بر عقل و خرد انسانی است.
پنجم: صراط های مستقیم مبتنی بر اینکه هر دینی بخشی از حقانیت را با خود دارد، در اسلام قابل قبول نیست البته این عدم مقبولیت به معنی این است که غیر از اسلام را نمیتوان یک دین جامع شمرد و تمام دعوت انبیا در اسلام به صورت کامل تبلور یافته است؛ منهای اسلام نمیتوان یک دین کامل داشت و پلورالیزم به این معنی را اسلام نمی پذیرد.
مواردی که در اسلام جدی گرفته شده است و غیرقابل إغماض است
اولین آن در رسانیدن پیام اسلام است که اسلام را از یک تجربه صرف دینی بیرون میکند و به عنوان یک دین فعال و دعوتگر تبدیل می نماید. خداوند فرموده: (فإن لم تفعل فما بلغت رسالته )
مورد دوم در بیان حق است چون اسلام پوچی و غیرقابل دسترس بودن حق و حقیقت را نمی پذیرد در رسانیدن حق هرگونه بی توجهی را به معنی عدم باور به حقانیت دعوت خویش تلقی می نماید آنجا که میفرماید: (ودّوا لوتدهن فیدهنون) و مورد دیگر همان اصالت عدالت است که اسلام عدالت را قابل دسترس و ضروری الاجرا میداند که هیچ گونه گذشتی را مبتنی بر ترک عدالت نمی پذیرد خداوند میفرماید: (یا ایهاالذین امنوا کونوا قوامین بالقسط ...) روی این ملحوظات به صورت اساسی فلسفه تسامح در اسلام متفاوت می باشد نسبت به دیگران ولی در عمل همانقدر تسامح در اسلام ارزش دارد که در هر اندیشه دیگر.

فرازهای از آنچه گذشت
یک: نخستین سئوال امروز برای هر دیندار مسلمان این است که آیا اسلام امر به افراطیت نموده است یا اینکه مسلمانان دچار افراط گرایی شده اند؟
دو: هر دو پاسخ بجا نیست. اسلام مبانی بسیار روشنی دربارۀ اعتدال و میانه روی دارد که نمیتوان انکار نمود و مسلمانان نیز تجربه تاریخی کاملی از زندگی با دیگران را در تاریخ خود ثبت دارند و افراط گرایی یک تجربه گروهی است نه عمومی.
سه: عدم پذیرش برخی از اصول پلورالیزم فلسفی ازجانب اسلام دلیلی بر تشویق افراطیت نمیتواند باشد بلکه این تفاوت از باب تفاوت اصولی و اعتقادی میان اسلام و دیگران است نه بستری برای تعامل با دیگران.
چهار: مواردی وجود دارد که اسلام معامله بر سر آنهارا نمی پذیرد ولی این موجب اصطکاک نمیگردد برای اینکه هردینی نسبت به اهداف اصلی خویش حساس بوده و برای آن جدیت به خرج می دهد.
پنج: عوامل بیرونی روشنی وجود دارد که یک طیفی از مسلمانان را بصورت واکنشی وادار به نشان دادن عکس العمل افراطی می نماید و درکنار آن شرایط داخلی هم هم به عنوان مضاف برعلت بر این عکس العمل ها کمک میکند ولی این امر نشان دهندۀ روندکلی شریعت را نشان نمی دهد.
شش: اسلام از یک گستردگی افقی د رجهان برخوردار است، در حالیکه افراطیت موجود میان مسلمانان بصورت عمودی بوده و از اکثریت مسلمانان نمایندگی نمی کند.
هفت: با وجود اینکه این عملکردها به ضرر بشریت و به ویژه اسلام تمام میشود ولی مسئولیت زمینه سازی آن را اسلام به دوش ندارد بلکه مهاجم نمایی غرب این روند را دامن زده است و تا زمانیکه درک متقابلی میان غرب و مسلمانان بوجود نیاید نمیتوان انتظار از میان رفتن این نوع تفکر را به این زودی ها داشت
هشت: گروه های افراطی بصورت نظری با شکستن روش شناسی شریعت اسلامی در استفاده از نصوص می پردازند و این امر نمایانگر این است که شریعت اسلامی بصورت اصلی اش تأییدکننده این اعمال نمی باشد.
نُه: برای گروه های افراطی اسلام بصورت یک وسیله مورد استفاده قرار می گیرد و باید میان رهبران و سربازان شان تفکیک نمود اولی ها از اسلام استفاده ابزاری میکنند درحالیکه سربازان به افراطیت باور دارند و بصورت تلقینی این باور برای شان إلقا شده است.
ده: دانشمندان و سیاستمداران مسلمان میتوانند این معضل را تا حدی حل نمایند مشروط براینکه تلاش نمایند تا چهرۀ واقعی و درخور قبولی از اسلام برای مسلمانان و بشریت نشان داده شود درغیر آن مبارزه از بیرون، آتش کین این گروه ها را مشتعل ترخواهد ساخت.
کمال الدین حامد- استاد دانشگاه
ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین