۰

تحصیلات عالی؛ معضلی که هیچگاه حل نشد

پنجشنبه ۱۷ جدی ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۸
تغییر کیفی در وضعیت دانشگاه های دولتی، نه با یک فرمان تقنینی، قابل دستیابی است و نه این امر، چیزی است که با درخواست از اساتید دانشگاه ها به دست آید.
تحصیلات عالی؛ معضلی که هیچگاه حل نشد

شماری از استادان دانشگاه‌های دولتی کابل بعد از چند هفته اعتصاب کاری، روز چهارشنبه با برگزاری یک نشست خبری به فرمان رئیس جمهوری درباره تحصیلات عالی اعتراض کردند.
رئیس جمهور اخیرا یک فرمان تقنینی صادر کرده که بر اساس آن افرادی که درجه تحصیل شان پایین‌تر از ماستری باشد، اجازه تدریس در دانشگاه‌ها را ندارند.
در این فرمان سن بازنشستگی استادان دانشگاه ۶۵ سالگی تعیین شده و استادانی که نتوانند در مدت شش سال اثر علمی بنویسند یا ترفیع کنند، از کار برکنار می‌شوند.
معترضان فرمان تازه ریاست جمهوری را مغایر قانون اساسی می‌دانند و ادعا می‌کنند که با اجرائی شدن آن، روند تحصیلات عالی در دانشگاه‌های دولتی عملا متوقف خواهد شد.
برآورد شده که با اجرای این فرمان بیشتر از ٢٥٠٠ استاد دانشگاه‌های دولتی شغل خود را از دست خواهند داد.

استادان معترض، خواستار تغییر سن بازنشستگی به ۷۰ سال شدند و از دولت خواستند که به جای برکناری استادانی که در بیشتر از شش سال اثر علمی نیافریده‌اند، زمینه آموزش آنها را فراهم کند.

ایجاد تغییرات ساختاری و زیربنایی در دانشگاه ها در افغانستان به ویژه دانشگاه های دولتی، از سال ها پیش به اینسو همواره یک نیاز جدی و مبرم بوده است؛ تغییراتی که بتواند آنها را به مراکز علمی و آکادمیک، معتبر، کارآمد و مطابق با استندردهای پذیرفته شده بین المللی یا دست کم در حد الگوهای موجود در میان کشورهای منطقه و همسایه تبدیل کند.

روزگاری در گذشته دانشگاه های بزرگ افغانستان مانند دانشگاه کابل، حیثیت، اعتبار و جایگاه معتبر آکادمیک بین المللی داشتند و دانشجویانی از کشورهای مهم و پیشرفته جهان، در آن بورسیه می شدند و مشغول تحصیل بودند. می دانیم که یکی از معیارها برای ارزش گذاری و اعتبار مراکز علمی، میزان جذب دانشجویان خارجی است؛ چیزی که امروزه در دانشگاه های افغانستان حتی دانشگاه های دولتی مانند دانشگاه کابل، وجود ندارد.

مراکز علمی و آکادمیک افغانستان، پیش از آغاز جنگ های میان گروهی دهه ۷۰ خورشیدی و حتی در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی و سلطه رژیم های خودکامه کمونیستی، کانون تربیت و پرورش نسلی آگاه، تحصیلکرده، متمدن و دارای قدرت فهم و تجزیه و تحلیل علمی اکنون و آینده کشور بودند؛ اما متاسفانه، خاکستر سیاه و سم اندود جنگ، این بوستان شکوفا و سرسبز علمی کشور را نیز خشکاند و در اوج کارزارهای داخلی بر سر قدرت، این بوستان به خارزاری خوار و زار و نزار تبدیل شد.

با این حال، نباید فراموش کرد که اکنون ۱۵ سال از آن روزگار فاصله گرفته ایم. انتظار می رفت در این مدت، دانشگاه کابل و سایر دانشگاه ها و مراکز علمی و آکادمیک کشور، بهسازی شوند و بربنیاد معیارهای معتبر بین المللی، تراز و تنظیم گردند.

انتظار می رفت سیستم آموزش عالی، از بنیاد تغییر کند، کادر علمی دانشگاه ها، بر پایه معیارهای امروزی مورد بازاندیشی و تجدید نظر قرار می گرفت و تخصص، تحصیل، دانش و اعتبار علمی افراد، به جای قومیت، مذهب، حزب سیاسی و دیگر عصبیت های خشک ضد علمی می نشست تا نسل آینده فارغان دانشگاه های افغانستان، با رویکردی متفاوت و با ثمره و نتیجه ای دیگر، تقدیم جامعه می شد؛ اما متاسفانه بنا به هر دلیلی، طی این مدت نه تنها این اتفاق نیفتاد؛ بلکه دستگاه متولی اداره و ساماندهی عرصه تحصیلات عالی، در مقاطعی با اتخاذ تصمیم های نادرست و چالش ساز، دانشگاه ها را به کانون درگیری های قومی، صف بندی های مذهبی و سوگیری های متعصبانه سیاسی و ایدئولوژيک تبدیل کرد و این عمیقا مایه تاسف بود.

بحرانی که در سال های گذشته بر سر سهمیه بندی کانکور ایجاد شد و همچنین نام گذاری های جنجال برانگیز برخی دانشگاه ها، اعتراض دانشجویان به تبعیض قومی و مذهبی اساتید و درگیری های بعضا خونین میان طیف های قومی و مذهبی دانشجویی در داخل دانشگاه ها و همچنین قانون معلق تحصیلات عالی و استمرار جنجال مضحک و منحط دانشگاه و پوهنتون و در این اواخر نیز اعتراض و اعتصاب ده ها تن از اساتید دانشگاه کابل به فرمان تقنینی اشرف غنی، از عمده ترین موارد در این زمینه بوده است و شماری از این موارد، نشانگر ناکارآمدی متولیان امر تحصیلات عالی است.

با این توضیح، تغییر کیفی در وضعیت دانشگاه های دولتی، نه با یک فرمان تقنینی، قابل دستیابی است و نه این امر، چیزی است که با درخواست از اساتید دانشگاه ها به دست آید.

تحصیلات عالی نیازمند یک انقلاب ساختاری است؛ انقلابی که بتواند این سیستم راکد و فرتوت و فرسوده و پوسیده را از دام عصبیت های منجمد شده قدیمی وارهاند و وارد فاز و فضای مدرن و علمی و امروزی کند و این انقلاب نیز با هزینه، برنامه ریزی و استخدام کادرهای مجرب و تحصیلکرده و باسواد علمی و تدوین یک راهبرد بلندمدت علمی و عملی، قابل انجام و اجرا خواهد بود.

گام اول در راستای تحصیلات عالی را باید از وزارت تحصیلات عالی شروع کرد، گام بعدی شاید مساله تحصیلات عالیه استادان تحصیلات عالی باشد.
عبدالمتین فرهمند- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین