۱

دورنمای حقوق زنان، زیر سایه حکومت طالبان

جمعه ۱۲ سنبله ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۶
طالبان نمی ‌توانند با تهدید و ارعاب و توسل به ابزارهای خشن برای مهار موج دادخواهی زنان، همان اشتباهی را مرتکب شوند که ۲۰ سال پیش از امروز در مواجهه با این طیف به کار بردند و هزینه سنگین آن را نیز پرداختند.
دورنمای حقوق زنان، زیر سایه حکومت طالبان
افغانستان برای دومین روز متوالی شاهد برپایی اعتراضات زنان به منظور استیفای حقوق سیاسی مدنی و شهروندی خود بود.

روز پنجشنبه گذشته شماری از زنان مبارز در هرات به خیابان‌ها آمدند و با طرح شعارهایی از گروه حاکم خواستند تا به حقوق آنان احترام بگذارد و اجازه کار، تحصیل و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی به آنها را اعطا کند.

یک روز بعد، کابل پایتخت بار دیگر شاهد اجتماع گروهی از زنان به منظور دادخواهی برای دستیابی به حقوق سیاسی، انسانی و مدنی شان بود.

در کابل حتی گزارش‌هایی مبنی بر برخورد برخی اعضای طالبان با زنان معترض هم منتشر شده است.

با این وجود، اگرچه شمار زنانی که به خیابان آمدند و حقوق خود را از طالبان و گروه فاتح، مطالبه کردند نسبت به تظاهرات و راهپیمایی های مشابه در سال‌های گذشته بسیار اندک بود؛ اما شمار زیادی از کارشناسان معتقد اند که همین مقاومت اندک می‌تواند جرقه‌ دادخواهی و مطالبه گری طیف زنان در سراسر افغانستان را بزند و به یک جریان عدالتخواهانه ملی تبدیل شود. به ویژه اگر طالبان با استقرار حاکمیت خود، سیاست‌های پیشین خویش در قبال زنان را احیا کنند و به رویکردهای زن ستیزانه رو بیاورند، در آن صورت این حرکت های کوچک می تواند الهام بخش واقع شود و جریانی ملی و سراسری علیه تبعیض باشد.

از جانب دیگر، طالبان نمی ‌توانند با تهدید و ارعاب و توسل به ابزارهای خشن برای مهار موج دادخواهی زنان، همان اشتباهی را مرتکب شوند که ۲۰ سال پیش از امروز در مواجهه با این طیف به کار بردند و هزینه سنگین آن را نیز پرداختند.

آنها نیاز به کسب حمایت و پشتیبانی بین المللی برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خود دارند و یکی از الزامات این امر اعاده حقوق انسانی و سیاسی زنان می باشد. بسیاری از کشورهای جهان تصمیم‌گیری درباره آینده حاکمیت طالبان در افغانستان را مشروط به عملکرد آنان به ویژه در حوزه حقوق زنان، اقلیت ها و فعالان حقوق بشر کرده اند.

در این میان بسیار بعید به نظر می رسد که طالبان بار دیگر انزوای بین المللی را بپذیرند؛ اما سیاست های سرکوبگرانه خویش به ویژه علیه زنان را به کار ببندند.

با این وجود، انتظار نمی رود که زنان در ساختار سیاسی آینده افغانستان که با محوریت حداکثری و چه بسا مطلق طالبان تشکیل خواهد شد سهمی چشمگیر و موثر داشته باشند. این چیزی است که شیرمحمد عباس استانکزی؛ یکی از مقامات ارشد طالبان در قطر نیز به آن اذعان کرده و گفته است که زنان می‌توانند به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خویش بپردازند؛ اما در چارچوب شریعت اسلامی و با رعایت کامل حجاب. او در عین حال تصریح کرده که زنان در کابینه دولت طالبان جایی نخواهند داشت.

با این حساب، بسیار بعید به نظر می رسد که انتظارات حداقلی زنان افغانستان از دولت آینده برآورده شود و طالبان در این زمینه رویکردهای اساسی و بنیادین خود که به نحوی به شناسه و هویت آن گروه تبدیل شده را در قبال زنان تغییر دهند.

بنابراین تظاهرات و اعتراضات و مقاومت زنان می تواند بسیاری از معادلات را به نفع آنان تغییر دهد و طالبان را تحت فشارهای فزاینده برای عقب نشینی از مواضع خود وادار سازد.

از جانب دیگر، اگرچه اکنون شماری از کشورهای منطقه و جهان در صدد اند تا روابط خود با طالبان را به انحای گوناگون گسترش دهند و به این ترتیب از منافع راهبردی خویش در افغانستان آینده و آینده افغانستان صیانت و پاسداری کنند؛ اما اگر زنان شجاع افغانستان همچنان به تظاهرات خیابانی برای مطالبه حقوق اساسی و انسانی خویش ادامه دهند جهان نمی‌تواند چشم خود را بر این حرکت ها ببندد و صرفاً با رویکردی سوداندیشانه و منفعت گرایانه با طالبان وارد تعامل یکجانبه شود بدون آنکه ارزش ها و شعارهای ادعایی خود در حوزه حقوق زنان و دیگر حوزه ها را مد نظر قرار دهد.

بربنیاد همین ارزیابی است که به نظر می رسد و انتظار می رود که حرکت های کوچک زنان در هرات و پس از آن در کابل و احتمالاً در روزهای آینده در ولایت های دیگر هم برای آن دسته از زنان و دخترانی که به شدت نگران فراموشی، نادیده انگاشته شدن و به انزوا رفتن خویش پس از تسلط طالبان در افغانستان هستند و هم برای سازمان‌ها و کشورهایی که هنوز دغدغه‌صادقانه و واقعی حقوق زنان افغان را دارند، الهام بخش واقع شود، فراگیر گردد و در نهایت بر سرکوب و تبعیض غلبه کند و طالبان را به تمکین در برابر زنان و مطالبات مشروع آنان مجبور سازد.

نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که اگر طالبان به مثابه گروه فاتح همچنان تصور کنند که همان گونه که توانستند رقبای خویش را از میدان نبرد بیرون برانند و به قدرت بلامنازع در افغانستان تبدیل شوند، زنان را نیز می‌توانند مهار کنند و مطالبات آنان را نادیده بگیرند، ایستادگی، مقاومت و مطالبه‌گری زنان می‌تواند برای بسیاری دیگر از طیف هایی که در نتیجه تسلط طالبان در افغانستان احساس ترس و هراس و یا خطر می‌کنند را به پیروی از این الگو برانگیزد و به این ترتیب نوعی مبارزه آرام و عاری از خشونت را برای تحمیل تغییرات ۲۰ سال اخیر بر طالبان در سطح ملی شکل دهد.

نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین