۱

سرنوشت نظامیان پیشین؛ کشتار جمعی یا مرگ تدریجی؟

دوشنبه ۱۰ عقرب ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۳
این پرونده قطور نیازمند تحقیقات مستقل از سوی یک مرجع با صلاحیت و بی طرف بین المللی است تا مشخص شود که اجساد ادعایی مربوط به چه کسانی هستند، زمان قتل آنها کی بوده و در چه شرایطی به قتل رسیده اند؟ آیا این قتل‌ها در وضعیت جنگی صورت گرفته و یا تیرباران های هدفمند یا کشتارهای سیستماتیک در شرایط عادی، جریان اسارت و یا موارد مشابه وجود داشته است؟
سرنوشت نظامیان پیشین؛ کشتار جمعی یا مرگ تدریجی؟
در پی اظهارات رییس ارتش طالبان در مورد این‌که اجساد شماری نظامیان دولتی پیش از سقوط کابل در شفاخانه نظامی سردار داوود باقی‌ مانده، مقام‌های دولت پیشین ادعاهای متفاوتی در این زمینه مطرح کرده‌اند. بسم‌الله محمدی گفته‌است که طالبان طی دو هفته اخیر صدها نظامی را کشته و اجساد آنان را به شفاخانه نظامی انتقال داده‌اند.
 
او نوشته‌است که اجساد نظامیان حکومت پیشین بیشتر از ۲۴ ساعت در شفاخانه منتظر نمی‌ماند. هر «شهید» از سوی کندک‌اش شناسایی و پس از طی مراحل اداری به قریه‌اش منتقل می‌شد.
 
امرالله صالح هم گفته‌است اجسادی که در شفاخانه است، زخمی‌هایی‌ اند که دسته‌جمعی توسط طالبان کشته شدند.
 
پیشتر قاری فصیح الدین بدخشانی؛ رییس ستاد ارتش طالبان گفت که اجساد شماری از نظامیان حکومت پیشین به دلیل عدم تشخیص هویت و اقارب شان هنوز در شفاخانه سردار محمد داوود خان کابل نگهداری می‌شوند.
 
بدیهی است که هم ادعای رئیس ستاد ارتش طالبان و هم واکنش مقامات امنیتی و سیاسی حکومت پیشین درباره سرنوشت صدها نفر از نظامیان ارتش افغانستان نیاز به تحقیقات جدی و پیچیده دارد و بدون دست یافتن به ادله و شواهد کافی نمی توان درباره صحت و سقم هیچیک از این ادعاها ابراز نظر کرد.
 
با این حال، شواهد و قراینی وجود دارد که نشان می‌دهد وضعیت هزاران نفر از اعضای نیروهای مسلح پیشین به طور رقت انگیزی وخیم است. آنها به شدت در معرض تهدیدهای جدی امنیتی هستند. هیچگونه مصونیتی وجود ندارد. فرمان عفو عمومی رهبر طالبان بارها از سوی جنگجویان آن گروه در مناطق مختلف نقض شده، گزارش های تکان دهنده از محاکمه صحرایی نظامیان پیشین منتشر می‌شود. قتل های بی صدا، تیرباران های مرگبار و ترورهای مرموز این افراد اخیراً به طور قابل ملاحظه‌ای در شهرهای مختلف کشور افزایش یافته و هیچکس مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرد.
 
از جانب دیگر، ادعای فصیح الدین بدخشانی؛ رئیس ستاد ارتش طالبان نیز بیش از دو ماه پس از تسلط کامل آن گروه بر کابل صورت می گیرد و این موضوع پرسش های فراوانی را درباره چرایی عدم طرح این مساله را بسیار زودتر از اینها مطرح می‌کند و به گمانه زنی ها درباره احتمال درست بودن ادعاهای هولناک دو مقام ارشد دولت پیشین درباره امکان کشتار دسته جمعی صدها نظامی پیشین از جانب طالبان را تقویت می کند.
 
با این وجود، بار دیگر باید تاکید کرد که هیچ گونه قطعیتی درباره این احتمالات وجود ندارد و این پرونده قطور نیازمند تحقیقات مستقل از سوی یک مرجع با صلاحیت و بی طرف بین المللی است تا مشخص شود که اجساد ادعایی مربوط به چه کسانی هستند، زمان قتل آنها کی بوده و در چه شرایطی به قتل رسیده اند؟ آیا این قتل‌ها در وضعیت جنگی صورت گرفته و یا تیرباران های هدفمند یا کشتارهای سیستماتیک در شرایط عادی، جریان اسارت و یا موارد مشابه وجود داشته است؟
 
یک نکته مهم که باید در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا اساساً شفاخانه سردار داوود که مربوط به ارتش افغانستان می‌شود ظرفیت نگهداری این تعداد جسد در مدت زمانی طولانی را دارا است یا نه؟ این پرسش از آن حیث اهمیت دارد که به دنبال سقوط کابل و تسلط طالبان بر کشور، نظام صحی افغانستان هم دچار گسست و فروپاشی نسبی شد و ظرفیت‌های آن به شدت تقلیل پیدا کرد؛ بنابراین آیا امکان دارد که در شرایط بحرانی ماه‌های اخیر صدها جسد بی هویت در یک شفاخانه دولتی شرایط لازم برای نگهداری را داشته باشند؟
 
به هر حال، مشخص کردن صحت و سقم ادعاهای مطرح شده از سوی طرف‌های مقابل درباره هویت، سرگذشت و سرنوشت اجساد نظامیان حکومت پیشین یک ماموریت بسیار مهم قضایی و حقوق بشری است و بدون شک جهان باید آن را جدی بگیرد و به سادگی از کنار آن نگذرد.
 
نکته دیگر، شرایط اسفبار هزاران نفر از اعضای نیروهای مسلح و ارتش ملی افغانستان است که در پی فرار خائنانه اشرف غنی از هم فروپاشید. گزارش ها حاکی است که خانواده های آنان در شرایط بسیار وخیم اقتصادی به سر می برند. خود این افراد هم مدام در معرض تهدیدهای ناشی از خطر انتقامجویی حاکمان کنونی هستند و هیچ گونه حمایت قضایی و حقوق بشری از جانب مراجع داخلی و خارجی دریافت نمی کنند.
 
این هم بخشی از پیامدهای فاجعه آمیز خیانت نابخشودنی اشرف غنی و تیم فاسد و فاشیستی اوست که هزاران نفر از جوان های آموزش دیده نیروهای مسلح افغانستان را در برابر یک عمل انجام شده قرار داد و نتیجه سال ها آموزش، تلاش و مبارزه پرهزینه آنان را یکشبه برباد داد و اکنون این افراد بدون آنکه آینده مشخصی داشته باشند هر لحظه با خطر مرگ روبرو هستند و بدتر از آن اینکه شرایط رقت انگیز اقتصادی و فشارهای مالی، خانواده های آنان را در معرض یک فاجعه تمام عیار انسانی قرار داده و همه روزه با مرگ تدریجی ناشی از این وضعیت وخیم دست و پنجه نرم می کنند.
 
شماری از رسانه ها پیش از این حتی گزارش داده بودند که شماری از اعضای پیشین نیروهای مسلح افغانستان به دلیل فقر و بیکاری، دست به خودکشی می زنند.
 
ارزیابی های مستقل سازمان‌های بین‌المللی هم نشان می‌دهد که اگر به سرعت به وضعیت فاجعه بار فقر و بیکاری ناشی از سقوط دولت پیشین و استقرار طالبان در افغانستان رسیدگی نشود یکی از قربانیان اصلی فاجعه قریب الوقوع انسانی، اعضای نیروهای مسلح و خانواده های آنان خواهند بود.
 
خطر بزرگتر این است که بر بنیاد گزارش روزنامه امریکایی وال‌استریت‌ ژورنال، شماری از ماموران استخباراتی و نظامی حکومت پیشین در حال نام نویسی برای عضویت در گروه داعش هستند. اگرچه درباره صحت این گزارش و انگیزه های نشر آن، تردیدهای جدی وجود دارد؛ اما در صورت درست بودن این ادعا بی توجهی به سرنوشت هزاران نظامی پیشین می تواند یک چالش امنیتی جدید، هم برای طالبان و مردم افغانستان و هم برای جامعه بین المللی باشد؛ اما بدون شک مواجهه با این چالش به ویژه از سوی طالبان، قتل عام دسته جمعی و هولناک این نیروها نیست؛ بلکه زمینه سازی برای جذب دوباره آنها در چارچوب نیروهای مسلح و استفاده از تجربیات و آموزش های شان برای تقویت قدرت دفاعی و اقتدار ملی می‌باشد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


سهراب
United Kingdom
به سرنوشت ما نظامیان پیشین جامعه جهانی خوب بازی کردن اینرا هیچ وقت نه ما ونه نسل آینده ما فراموش خواهد کرد.
پربازدیدترین