۰

چهره پنهان نماینده طالبان امریکایی

يکشنبه ۱۸ سرطان ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۸
برای خلیلزاد به مثابه یک طالب امریکایی و نماینده اصلی جریان طالبان امریکایی به شمول غنی و کرزی و دیگران، هیچ تفاوتی نمی کند که تاریخ از آنها چگونه یاد خواهد کرد. او و همگنانش تنها یک هدف داشتند و آن احیای سلط تاریخی پشتون ها بر سرنوشت مردم افغانستان بود.
چهره پنهان نماینده طالبان امریکایی
رابرت گرنیر؛ رییس پیشین پایگاه سازمان جاسوسی امریکا (سیا) در پاکستان از مدیریت مذاکرات امریکا با طالبان در دوحه انتقاد کرده و گفته که زلمی‌ خلیلزاد «فردی اشتباه» برای رهبری این مذاکرات بود.
 
او گفته است که مذاکرات دوحه از ابتدا برای واگذاری افغانستان به طالبان طراحی شده بود؛ زیرا نیروهای امنیتی افغانستان قادر به مقاومت نبودند.
 
رابرت گرنیر افزوده که برخورد خلیلزاد در مذاکرات «بسیار عاطفی» بود و اعضای هیأت امریکایی احساس می‌کردند که او «همدردی زیادی» با طالبان دارد: «او (خلیلزاد) با آن‌ها [طالبان] همدردی زیادی داشت. من فکر می‌کنم او به مرور زمان با آن‌ها رابطه برقرار کرد. او یک مقدار عدم جانب‌داری را از دست داد.»
 
این مقام پیشین سیا افزوده که خلیلزاد برای رییس‌ جمهوری کار می‌کرد که می‌خواست افغانستان را ترک کند و طالبان هم این موضوع را می‌دانستند و حاضر نبودند، امتیاز بدهند.
 
او گفته که افغانستان در حال حاضر در «پس‌آب» سیاست خارجی ایالات متحده قرار دارد.
 
اظهارات این مقام ارشد پیشین پایگاه منطقه ای سیا در پاکستان، تازه ترین افشاگری درباره چهره پنهان خلیلزاد به عنوان نماینده بی قید و شرط طالبان امریکایی است و نشان می دهد که او اگرچه از سوی ترامپ، مأمور شده بود تا طالبان را به گونه ای به قدرت بازگرداند که منافع حداکثری امریکا تامین شود و هیچ هزینه اضافی بر امریکایی ها بار نکند؛ اما در عمل، او هم یکی از طالبان بود و هدف بزرگ او، واگذاری سریع، کامل، بی قید و شرط و بازگشت ناپذیر قدرت به طالبان محسوب می شد که در آن، هیچ نماینده ای از سایر اقوام و جریان های سیاسی و قومی کشور، حضور نداشته باشد و طالبان، حاکم بلامنازع افغانستان باشند.
 
افشاگری رابرت گرنیر تایید می کند که خلیلزاد در طول مذاکرات در زمین طالبان، بازی می کرد و در این زمینه، هیچ اختلاف نظری میان او و مذاکره کنندگان ارشد طالبان، وجود نداشته است و تنها موانع موجود، از میان برداشتن رهبران سیاسی و قومی و فرماندهان جهادی ضد طالبان از مسیر این پروژه با تطمیع یا تهدید بوده است.
 
البته در این میان، شاید راضی کردن اشرف غنی به ترک قدرت با ارائه امتیازهای بزرگ به او به مثابه یک خاین ملی هم شاید برای مدتی در مسیر پروژه نماینده طالبان امریکایی، چالش ساز شده باشد؛ اما این هدف هم در نهایت محقق شد و غنی و همدستانش با خالی کردن خزانه ملی افغانستان به کشورهای مرفه منطقه و غرب گریختند و به این ترتیب، قدرت به سادگی در اختیار طالبان قرار گرفت.
 
با اینهمه، خلیلزاد برای طالبان، مأموریت خود را به درستی انجام داد و به رویای تاریخی خود یعنی حاکمیت بلامنازع و انحصاری طالبان بر افغانستان، جامه عمل پوشاند؛ اگرچه او برای تحقق این رویای تاریخی، از اعتبار، جایگاه و وجهه سیاسی اش هزینه کرد و به عنوان مهندس و معمار رژيم طالبان، در کنار چهره های منفور و بدنام و خاین و نفرت انگیز دیگری چون اشرف غنی و محب و کرزی قرار گرفت و تا ابد مورد طعن و لعن میلیون ها نفر از مردم افغانستان که همچنان قربانی خیانت های فاجعه بار او و همدستان دیگرش مثل غنی می شوند، قرار خواهد داشت.
 
برای خلیلزاد به مثابه یک طالب امریکایی و نماینده اصلی جریان طالبان امریکایی به شمول غنی و کرزی و دیگران، هیچ تفاوتی نمی کند که تاریخ از آنها چگونه یاد خواهد کرد. او و همگنانش تنها یک هدف داشتند و آن احیای سلط تاریخی پشتون ها بر سرنوشت مردم افغانستان بود که برای عملیاتی کردن آن، حاضر بودند قربانی ها و هزینه های زیادی بپردازند که شاید کمترین آن، به جان خریدن بدنامی و نفرت بی پایان تاریخی باشد.
 
با اینهمه، این روایت که او به مرور زمان با طالبان، احساس همدلی و با آنان رابطه برقرار کرد، از اساس نادرست است. خلیلزاد از همان ابتدا یک طالب امریکایی بود و برای بازگرداندن طالبان به قدرت، تلاش می کرد.
 
اینکه اکنون افغانستان به تعبیر رابرت گرنیر در «پس‌آب» سیاست خارجی امریکا قرار دارد، نکته نادرستی نیست؛ زیرا از نظر امریکایی ها مأموریت به درستی انجام شده و یک نیروی نیابتی و مزدور امریکا در افغانستان، قدرت را قبضه کرده که بدون ریختن خون و صرف پول امریکایی ها همان کاری را انجام می دهد که ایالات متحده و برنامه نویسانی مانند خلیلزاد به آنها دیکته کرده اند.
 
از این منظر، طالبان علیرغم ادعای «استقلال» به تعبیر خودشان «غلام امریکا» هستند و به طور خودکار طبق دستورات واشنگتن عمل می کنند. در این صورت، بدیهی است که افغانستان در «پس‌آب» سیاست خارجی واشنگتن قرار دارد و پول و سلاح و قدرت امریکا برای اولویت های دیگری هزینه می شود.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین