۰

خاین کوچک و خاین بزرگ

سه شنبه ۲۴ اسد ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۵۲
از دید مردم افغانستان، خلیلزاد خاین بزرگ است و اشرف غنی، خاین کوچک؛ زیرا تبانی هردو مهره مزدور و منفور در نهایت موجب سقوط نظام جمهوری، نابودی تمام دستاوردهای مبارزات مشروع مردم افغانستان و تسلط مجدد رژيم بدنام، جنایتکار و حامی تروریزم طالبان شد.
خاین کوچک و خاین بزرگ
به مناسبت دومین سالگرد حاکمیت طالبان، زلمی خلیلزاد؛ نماینده پیشین امریکا در امور صلح افغانستان، می‌گوید که اشرف غنی، نتوانست کارش را درست انجام دهد، امریکا را مسئول سقوط کشور می‌داند.
 
او مدعی شده که بعد از موافقتنامه دوحه حمایت‌های سیاسی و نظامی امریکا از کابل ادامه داشت.
 
خلیلزاد به سفر اشرف غنی به امریکا و استقبال گرم مقام‌های ارشد این کشور از او و هیات همراهش در واشنگتن اشاره می‌کند که پس از امضای موافقتنامه صلح دوحه میان طالبان و امریکا انجام شد.
 
به گفته خلیلزاد حمایت نظامی امریکا هم بعد از امضای موافقتنامه از نیروهای امنیتی افغانستان ادامه داشت و این پشتیبانی در حالی بود که به گفته او حتی یک سرباز امریکایی در این مدت توسط طالبان کشته نشده بود.
 
این در حالی است که بسیاری‌ از مردم افغانستان امضای موافقتنامه دوحه و خروج نظامیان امریکایی از افغانستان را عامل سقوط حکومت پیشین و روی کار آمدن طالبان می‌دانند و خلیلزاد را عامل اصلی تسهیل تسلط طالبان و سقوط سریع نظام جمهوری می‌خوانند.
 
شخصیت منفی و منفور دیگر این سناریو، اشرف غنی است؛ مهره مزدور و دست نشانده امریکا که به کمک واشنگتن از طریق دستبرد به آرای مردم به قدرت رسید و به دستور امریکا از قدرت ساقط و سرنگون شد.
 
بنابراین، از دید مردم افغانستان، خلیلزاد خاین بزرگ است و اشرف غنی، خاین کوچک؛ زیرا تبانی هردو مهره مزدور و منفور در نهایت موجب سقوط نظام جمهوری، نابودی تمام دستاوردهای مبارزات مشروع مردم افغانستان و تسلط مجدد رژيم بدنام، جنایتکار و حامی تروریزم طالبان شد.
 
اینکه پس از سقوط، غنی و خلیلزاد هرکدام دیگری را مقصر و مسئول می دانند و در صدد فرار از زیر بار مسئولیت تاریخی خیانت بزرگ و فاجعه بار خود هستند، تغییری در نگاه عموم مردم افغانستان ایجاد نمی کند و هرگز قادر به تغییر یک واقعیت تاریخی و انحراف افکار عمومی نخواهد بود.
 
در این میان، ادعای خلیلزاد مبنی بر اینکه حتی از امضای توافقنامه استعماری دوحه نیز دولت دست نشانده غنی، از حمایت نظامی غرب برخوردار بود و «استقبال گرم» از او در سفرش به واشنگتن، این مدعا را تایید می کند، یک دروغ بزرگ و وقیح و آشکار است. همه می دانند که خلیلزاد حتی ماه ها قبل از امضای توافقنامه دوحه بر کابل فشار وارد می کرد که ولسوالی ها و مناطق روستایی را به طالبان واگذار کند و صرفا بر اداره شهرها تمرکز کند. پس از امضای توافق حتی این رویکرد هم به سرعت تغییر کرد و شهرها برای کنترل ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان، اولویت بندی و به مهم و غیرمهم تقسیم شدند و نیروهای امنیتی دستور گرفتند که از شهرهای غیرمهم «عقب نشینی تاکتیکی» کنند.
 
سرانجام در عرض ۱۱ روز، کلیه شهرهای مهم و غیرمهم کشور به دست طالبان سقوط کردند و در حالی که حتی خود طالبان نیز انتظار نداشتند که وارد کابل شوند، اشرف غنی به همراه دالرهای سرقتی، کابل را به مقصد ازبکستان و سپس امارات، ترک کرد و طالبان با ورود به پایتخت، طبق برنامه خلیلزاد اداره امور کشور را در دست گرفتند.
 
به این ترتیب، نظامیان امریکایی در مقابل یک عمل انجام شده قرار نگرفتند؛ بلکه آنها به طور کامل در جریان برنامه قرار داشتند و آماده سقوط نظام جمهوری و واگذاری کشور به طالبان بودند؛ زیرا این برنامه ای بود که خلیلزاد قبلا با طالبان درباره آن توافق کرده بود و غنی هم با درک این واقعیت، سناریوی سقوط را به گونه ای برنامه ریزی و اجرا کرد که حقانی ها که با او قوم و خویش بودند و هردو وابسته به قبیله غلجایی می شدند، به جای درانی ها قدرت را تصاحب کنند و این اتفاق در پی ماه ها تماس مستقیم میان خلیل حقانی و حمدالله محب و غنی سرانجام به روز ۲۴ اسد رخ داد.
 
بنابراین، خلیلزاد و اشرف غنی به یک اندازه در این خیانت فاجعه بار، نقش و سهم داشتند و هردو از نظر مردم افغانستان، منفور و مطرود و بدنام و بی آبرو محسوب می شوند و روز سیاه و فاجعه بار ۱۵ آگوست/ ۲۴ اسد و هر پیامد ویرانگر ناشی از آن به پای هردو نفر نوشته خواهد شد.
 
نرگس اعتماد - جمهور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


United States
نظام 20 سال در عموم نظام مزدور بود وسرنوشت نظام های مزدور همینطور میباشد.
Asemayie
United States
It is very interesting that most of Afghan writers and commentators always refer to Khalilzad as if he is an Afghan citizen. Mr. Khalilzad was born in Afghanistan, but he is a US citizen. His political career and his position in the US governments reflected the US interests not necessarily the interest of Afghan people. As an Afghan American, Khalilzad knowledge about Afghan culture made him a sui_table person to provide his feedbacks based on US interests to departments of States, Defense and CIA in accordance with the strategists interest of America in the region and globally. So, let us not kid ourselves. I see the writer in this article calling Khalilzad a big traitor. He is not an Afghan citizen or represented Afghan government during the time he was involved in Afghanistan matters including Doha negotiation and it is foolish to call him a big traitor. He is an American citizen and he carried out his job based on the instruction and interest of US government. If the outcome of his political efforts is fully compatible with the US policy in the installment of Taliban as the ruling government in Afghanistan, he might be considered as a hero there by US security agencies. It is _important that we must be realistic and objective in our assessments regarding Afghanistan and not mixing apple and oranges to confuse people. Khalilzad was born in Northern Afghanistan _from a Pashtun family whose ancestors were _settle there _from south or east of Afghanistan among the Tajik and Uzbek populations like thousands of others. He finished Ghazi high school. Like Ashraf, he finished his higher education in the American University of Beirut before he _settled in US and started to get involved in political life and the Soviet Union invasion of Afghanistan opened the door of opportunity for him to become involved in Republican party during Reagan Administration. He first worked with Carter national Security advisor who was a polish immigrant to US and a staunch anti-Soviet operative.
پربازدیدترین