۰

صدای مولوی‌های قندهار از حنجره شیوخ دوحه

شنبه ۴ سنبله ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۵
دو سال پس از تسلط بر افغانستان که طالبان همچنان در آرزوی شناسایی بین المللی باقی مانده اند، بازهم این شیوخ قطری هستند که صدای مولوی های قندهاری را بلند می کنند و از جهان می خواهند که با طالبان «تعامل» کنند تا از بروز «مشکلات بزرگتر» جلوگیری شود. این «مشکلات بزرگتر» چیست؟ آیا این یک تهدید نیست؟
صدای مولوی‌های قندهار از حنجره شیوخ دوحه
محمد بن عبدالرحمن آل ثانی؟ نخست وزیر و وزیر خارجه قطر گفته که «تمام طرف‌های دخیل در افغانستان را تشویق به تعامل» می‌کند.
 
او گفت: «ما قویا معتقدیم که عدم تعامل با طالبان مشکلات بزرگتری ایجاد خواهد کرد و خلأ بزرگتری پدید می‌آورد.»
 
او افزود که در دو سال گذشته پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان با تمامی طرف‌های دخیل در تماس بوده و افزود که «در نبود یک نقشه راه پیش‌رو» قطر تلاش کرده که «مشکلات کوچک» در افغانستان را حل کند تا مانع تبدیل آن به مشکلات بزرگتر در آینده شود.
 
او افزود جامعه جهانی باید زودتر برای یک «گفتگوی معنادار» برای یک «مصالحه واقعی بین تمام طرف‌ها» گردهم می‌آمد.
 
نخست وزیر قطر در مورد «نقش دیپلماتیک کشورهای کوچک در عصر رقابت فزاینده ژئواستراتژیک» همچنین بر نقش قطر به عنوان یکی از این کشورها صحبت کرد و گفت: کشورهای کوچک باید نقش فعال بین‌المللی را ایفا کنند.
 
قطر به وضوح از حامیان اصلی رژيم طالبان است. در زمانی که تمام کشورها و سازمان های بین المللی، طالبان را به عنوان یک «گروه تروریستی» در لیست های سیاه خود جا داده بودند، قطر از تنها «دفتر سیاسی» این گروه در دوحه میزبانی می کرد؛ البته این تصمیم علیرغم خشم آشکار دولت مستقر در کابل، چراغ سبز ضمی واشنگتن، اتخاذ شده بود و هدف آن، بازگرداندن تدریجی طالبان به قدرت بود؛ کاری که قطر چند سال بعد با میزبانی از مذاکرات پنهانی امریکا و طالبان صورت داد و در نتیجه آن، نظام جمهوری در افغانستان، ساقط شد، ارتش فروپاشید و رژيم طالبان به قدرت بازگشت.
 
از آن زمان تاکنون قطر همواره یکی از طرف های اصلی در بحران افغانستان بوده است؛ میکروکشوری که به رغم برخورداری از ثروت سرشار، حیات و بقای استراتژیک خود را مرهون حمایت های امنیتی امریکا در قبال پذیرش استیلای راهبردی واشنگتن، میزبانی از نظامیان اشغالگر امریکایی، تسلط امریکا بر منابع ثروت و انرژی خود و البته خرید مستمر تسلیحات امریکایی و رونق بخشیدن به شرکت های عظیم اسلحه سازی ایالات متحده است.
 
اینکه نخست وزیر قطر، تنها مقام ارشد خارجی بود که به قندهار سفر کرد و به احتمال قوی توانست با ملا هبت الله؛ رهبر پنهان طالبان دیدار کند، خود بیانگر زد و بندهای پیچیده شیوخ دوحه با مولوی های قندهاری است.
 
در حال حاضر نیز که دو سال پس از تسلط بر افغانستان، طالبان همچنان در آرزوی شناسایی بین المللی باقی مانده اند، بازهم این شیوخ قطری هستند که صدای مولوی های قندهاری را بلند می کنند و از جهان می خواهند که با طالبان «تعامل» کنند تا از بروز «مشکلات بزرگتر» جلوگیری شود.
 
اما این «مشکلات بزرگتر» چیست؟ آیا این یک تهدید نیست؟
به نظر می رسد که این همان توجیه و استدلالی است که پیشتر از زبان رهبران طالبان نیز بیان شده بود. آنها به صراحت گفته اند که جهان نمی تواند از یکسو رژيم آنها را به رسمیت نشناسد و از جانب دیگر، خواستار مقابله با تروریزم و مهار حملات تروریستی و قطع ارتباط این گروه با شبکه های تروریزم بین المللی شود.
 
این همان «مشکلات بزرگتر» مورد اشاره نخست وزیر و وزیر خارجه قطر است. او هم با طرح و تکرار این استدلال به تریبون طالبان تبدیل شده و به این ترتیب، در نتیجه تبانی شیخ و مولوی، صدای یگانه ای از حنجره آنها بیرون می آيد.
 
این در حالی است که یکی از اصلی ترین دلایل عدم شناسایی رژيم طالبان از سوی قدرت ها و سازمان های بین المللی، وجود همین «مشکلات بزرگتر» است. رژيمی که همچنان با گروه های تروریستی ارتباط دارد، به آنها پایگاه و پناهگاه و سلاح و امکانات می دهد و کشورهای همسایه و منطقه، به طور مستمر از مبدأ افغانستان، آماج حملات تروریستی قرار می گیرند؛ رژيمی که علیرغم ممنوعیت ادعایی کشت و تولید مواد مخدر، همچنان از این طریق، سرمایه می اندوزد و خروجی‌های زمینی و هوایی کشور به مسیرهای امن قاچاق و ترانزیت مواد مخدر از سوی فرماندهان زورمند طالبان و شبکه حقانی تبدیل شده اند؛ رژیمی که با وجود ادعای «تغییر» و اعلام عفو عمومی، بی پروا مخالفان پیشین خود را می کشد، اقلیت ها را به طور کامل به حاشیه رانده و سرکوب کرده، زنان و دختران را از درس و کار، منع کرده و به سرعت در حال بازگشت به سیاست های دوره اول حاکمیت خود است؛ رژيمی که به «کمک های بشردوستانه» دستبرد می زند و در حالی که میلیون ها نفر از فقر و گرسنگی و بیکاری رنج می برند، روز به روز قدرتمندتر و ثروتمندتر می شود، آیا چنین رژیمی بازهم شایسته «تعامل» است؟ آیا مشکلاتی بزرگتر و تهدیدآمیزتر از آنچه گفته شد، وجود دارد؟
 
رژيم حامی تروریزم دوحه و شیوخ دست نشانده امریکا در قطر، دقیقا از کدام «مشکلات بزرگتر» جلوگیری کرده اند؟ مگر اینکه آنها هم تهدید تلویحی رهبران طالبان را تکرار کنند که اگر جهان با آنها تعامل نکند و از به رسمیت شناختن شان خودداری ورزد، تروریزم به طور رسمی، احیا خواهد شد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین