۰

چرا زور خلیفه به قومندان نمی رسد؟

يکشنبه ۵ حمل ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۰۴
وقتی سراج الدین حقانی بعنوان رهبر شبکه حقانی و قدرتمندترین فرمانده جنگی طالبان تا این حد بی وزن و فرمان های او ناچل شود که حتی اختیار تعیین مسئول دفتر خود را هم نداشته باشد می توانیم به این نتیجه برسیم که طالبان از درون، آبستن یک زایمان دردناک خواهند بود. حقانی ها خطرناک هستند مخصوصا اگر زیر فشار بروند.
چرا زور خلیفه به قومندان نمی رسد؟

روز گذشته خبرگزاری جمهور گزارشی نشر کرده که نشان می دهد سراج الدین حقانی رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله طالبان تا کنون سه بار مکتوب برکناری قومندان امنیه کابل را صادر کرده اما مقام مذکور هر سه بار اعتنایی به مکتوب های منفکی اش نکرده است.
مولوی ولی جان حمزه فرمانده امنیت کابل که هلمندی و از حلقه طالبان قندهاری می باشد رابطه نزدیکی با هبت الله و ملابرادر دارد و با پشتوانه حمایتی آنان توجهی به فرامین خلیفه ی شبکه حقانی نمی کند.
 
چندی قبل ملا هبت الله رهبر طالبان با صدور فرمانی رئیس دفتر سراج حقانی را نیز به بلخ تبدیل نمود و یک مولوی مورد اعتماد صدر ابراهیم را به جای وی بیخ گوش خلیفه حقانی ها گماشت.
 
مولوی هبت الله از دو سال قبل، رفُرم و تغییرات در وزارتخانه ها و ادارات طالبان را شروع کرده است. وی به همین منظور یک حلقه از معتمدین خود را تشکیل داده و تمامی صلاحیت های نظامی، امنیتی، اقتصادی، قضایی و تحصیلی را به دست گرفته است. این گروه شامل صدر ابراهیم، قیوم ذاکر، ندامحمد ندیم، شیرین آغا، حکیم حقانی، والی فعلی بلخ و... می باشند.

صدر ابراهیم معاون وزارت داخله، عملا این وزارت را رهبری می کند و سراج الدین حقانی را در تنگنا قرار داده است. قیوم ذاکر معاون وزارت دفاع طالبان همین نقش را در این وزارت دارد و ملا محمدیعقوب را کنترل می کند. صلاحیت های قضایی منوط به عبدالحکیم حقانی تئوریسین فقهی و شرعی طالبان شده است. مولوی ندامحمد سیستم معارف و تحصیلات عالی را در کنترل دارد. وزارت مالیه و بانک مرکزی نیز در کنترل هبت الله است که مبالغ هنگفتی بدون محاسبه به قندهار منتقل می شود.
==
اشتباه شبکه حقانی چه بود؟
شبکه حقانی بازوی جنگی و تخریبکاری طالبان بود. این شبکه بیشترین نیرو و تجهیزات نظامی را در اختیار داشته و پیچیده ترین عملیات نظامی علیه دولت افغانستان را رهبری و مدیریت می کرد. کندک استشهادی طالبان متشکل هزاران نیروی انتحاری، در چارچوب همین شبکه فعالیت داشته و دارد.

شبکه حقانی بیشترین نقش در حملات نظامی و فتوحات جنگی را داشته است. با آغاز پروژه سقوط و تحویل دهی حکومت توسط امریکا به طالبان، نیروهای شبکه حقانی وارد کابل شده و پایتخت افغانستان را تصرف کردند و نیروهای این گروه ارگ ریاست جمهوری را در اختیار گرفتند و این یک اشتباه بود.

کابل تا همین حالا نیز بیشتر در دست نیروهای شبکه حقانی است. بزرگان شبکه حقانی همچون خلیل الرحمان حقانی جهت فتح قدرت سیاسی، شبانه روز به سراغ متنفذین و رهبران قومی می رفتند و از آنان بیعت می گرفتند. تا آن زمان خبری از ملا هبت الله نبود.

بین شبکه حقانی و بخش سیاسی طالبان که بیشتر در اختیار طالبان قندهاری بود اختلافات جدی وجود داشت. در یکی از جلسات میان سران طالبان، خلیل الرحمان حقانی در یک اختلاف نظر با ترموز چای (فلاسک) بر سر ملا برادر کوبید و او را از جلسه بیرون کرد. بعد از آن، ملا برادر که تا آنزمان سرکرده طالبان لوی قندهار محسوب می شد از انظار عمومی تا مدت ها غایب بود.

بعد از مدتها ملا برادر طی یک ویدئوی ضبط شده، سخنان کوتاهی گفت تا به شایعات پیرامون اختلاف پایان دهد. در آن کلیپ واضح بود که زیر تهدید و فشار، سخنان سفارشی می گوید؛ در حالیکه افراد مسلح مراقب سخنان او بودند.
بعد از این ماجراها بود که شایعه بازگشت ملاهبت الله به افغانستان مطرح شد. با بازگشت امیرالمؤمنین طالبان، کم کم فضا به نفع قندهاری ها تغییر کرد.

رهبر طالبان دو سال قبل، هیئتی تعیین کرد تا وزارتخانه های زیرکنترل شبکه حقانی را تفتیش کنند. در جریان یکی از این تفتیش ها درگیری نسبتا شدیدی میان گاردهای هیئت تفتیش و محافظان وزارت مهاجرین که تحت فرمان خلیل حقانی بود؛ به وجود آمد اما از کشته و مجروح درگیری خبری بیرون درز نکرد.

بعد از آن، ملا هبت الله تصمیم گرفت بخش نظامی اطراف خود را تقویت کند و با توجه به احتمال نافرمانی رهبران و جنگجویان شبکه حقانی؛ نیروی مستقل نظامی برای خود تأسیس نمود و در این وادی بیشتر متکی به صدر ابراهیم طالب جنگجوی هلمندی شد.
یکی دیگر از بازوان هبت الله مولوی مزمّل نام داشت که به عنوان والی بلخ مقرر شد و در یک حادثه مشکوک انتحاری به قتل رسید.
فرد معتمد دیگر ملا هبت الله قیوم ذاکر بود. قیوم ذاکر به جنگ علیه مردم پنجشیر فرستاده شد تا آن جنگ را مدیریت کند اما او در این جنگ شدیدا زخمی شد. مشکل اما زمانی پیش آمد که متوجه شدند ملاقیوم ذاکر از پشت سر تیر خورده است. او به سختی زنده ماند و حالا معاون وزارت دفاع شده است.

صدر ابراهیم نیز در حمله بزرگ و پر تلفاتی در وزارت داخله به شدت زخمی شد اما او هم دور از جان، سگ جان بود و نمُرد و حالا بیخ ریش سراج الدین حقانی در وزارت داخله است. در برخی از این حوادث و حملات انتحاری و تروریستی انگشت اتهام بعضا به سمت جنگجویان شبکه حقانی می رفت؛ یکی دیگر از این حملات، حمله انفجاری بر کاروان ملایعقوب بود.
 
اشتباه اول و بزرگ شبکه حقانی این بود که کلان کاری کرده و بدون اجازه، وارد کابل شده و ارگ و پایتخت را به دست گرفت. چون ارگ و حکومت بیشتر به دست شبکه حقانی بود ملا هبت الله تصمیم گرفت در قندهار بنشیند و پایتخت عملی امارت اسلامی را به قندهار منتقل کند؛ لذا برخی نیروهای وفادار از جمله ذبیح الله مجاهد بعنوان زبان طالبان را نیز به قندهار برد.

مشکل دیگر شبکه حقانی این بود که وابستگی و نزدیکی غیرقابل انکاری با آی اس آی و ارتش پاکستان داشت و دارد. طالبان قندهاری شدیدا مخالف پاکستان و مداخلات این کشور هستند و برای شان سخت و سنگین است که از آی اس آی دستور بگیرند.

مسئله دیگر، منازعات درون قومی حول محور غلجایی-درانی است که قندهاری ها احساس می کنند احترام درانی ها توسط حقانی ها حفظ و رعایت نشده است. علاوه بر این، سراج الدین حقانی همیشه با زبان زور و تهدید با جوانب مقابل اش سخن می گفت. در یکی از این قضایا باری طالبان در منزل حامد کرزی دچار اختلاف شده و مولوی وثیق رئیس استخبارات و سراج الدین حقانی بر روی همدیگر تفنگ می کشند.

این عوامل در کنار سایر دلایل، باعث شد که قندهاری ها که در سیاست ورزی نسبت به طالبان مشرقی؛ پخته و پدردار هستند عوامل شبکه حقانی را به سمت انزوا سوق بدهند.

وقتی سراج الدین حقانی بعنوان رهبر شبکه حقانی و قدرتمندترین فرمانده جنگی طالبان تا این حد بی وزن و فرمان های او ناچل شود که حتی اختیار تعیین مسئول دفتر خود را هم نداشته باشد می توانیم به این نتیجه برسیم که طالبان از درون، آبستن یک زایمان دردناک خواهند بود. حقانی ها خطرناک هستند مخصوصا اگر زیر فشار بروند.
 
حسینی مدنی- خبرگزاری جمهور  
      
    
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین