گلبدین حکمتیار؛ از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هشدار داده که در صورت بروز تقلب در انتخابات، راههای مسالمتآمیز را کنار خواهد گذاشت.
آقای حکمتیار گفت که بازگشت او به کابل، انتخاب "راه مسالمتآمیز مبارزه به خاطر تغییر وضعیت" بود. او گفته است که در صورتی که به رای مردم احترام نشود، آماده است تا "راههای دیگر" را انتخاب کند.
او گفت: "از سنگر گرم، به سنگر انتخابات آمدیم. انتخابات را برای تغییر نظام، به عنوان یک راه آسان انتخاب کردیم؛ ولی اگر ببینیم که تقلب صورت گرفته... ما این نتایج را نمیپذیریم. (در آن صورت) منتظر عکسالعمل بالاتر از انتظار خود باشید. منتظر عکسالعمل شدید ملت ما."
آقای حکمتیار نسبت به بازگشت به سالهای پیش از امضای توافقنامه صلح هشدار داده است.
او میگوید: "ما را از آمدن پشیمان نکنید. ما را از رفتن به انتخابات پشیمان نکنید. ما را وادار به انتخاب راههای دیگر نکنید. میتوانیم و تجربهاش را هم داریم."
حکمتیار، نظام را قبول ندارد، در برابر قانون اساسی، تمکین نمی کند، انتخابات را تنها در صورتی درست و لازم می داند که ۴۰ سال تقلای مذبوحانه او برای انحصار کامل قدرت را به بار و بر بنشاند؛ در غیر آن، او همان جنگ سالاری است که بود.
او میگوید: "ما را از آمدن پشیمان نکنید. ما را از رفتن به انتخابات پشیمان نکنید. ما را وادار به انتخاب راههای دیگر نکنید. میتوانیم و تجربهاش را هم داریم." این یعنی او آمده است که به آنچه که می خواست از راه جنگ دست یابد در انتخابات برسد، و آن چیزی نیست جز رسیدن به قدرت مطلق و انحصاری. منطق او در رسیدن به قدرت همان منطق ماکیاولی است. یعنی هدف، وسیله را توجیه می کند. وسیله می تواند انتخابات باشد و اگر جواب نداد، خشونت!
پس حکمتیار همان جنگ سالار پرسابقه است که اشرف غنی، ساده لوحانه تصور کرد، پوست انداخته و اهلی شده است. حکمتیار به صلح پیوست؛ اما هیچگاه به لوازم صلح، عمل نکرد. یکی از لوازم صلح، خلع سلاح است. آقای حکمتیار اکنون با اتکا به کدام نیرو، تهدید به جنگ افروزی می کند و می گوید که توان و تجربه اش را هم دارد؟! بدون شک با نیروی سلاح و ملیشه های مسلح. او هنوز با زبان زور حرف می زند و با تکیه بر سرنیزه، سیاست می کند.
چه کسی این قدرت را در اختیار او قرار داده است؟ بی تردید، اشرف غنی؛ زیرا او با حکمتیار قرارداد صلح امضا کرد؛ اما پس از امضای آن توافق، پروسه دشوار اهلی سازی او را ادامه نداد.
آقای غنی به عنوان رییس جمهوری، باید درک می کرد که یک حکمتیار خوب و بی خطر، یک حکمتیار غیر مسلح است؛ اما او را خلع سلاح نکرد و اکنون او به سادگی و با استفاده از تریبون های انتخابات و نظام و آزادی هایی که قانون اساسی به شهروندان داده، به مثابه یک جنگ سالار، سخن می کند.
حکمتیار آتش زیر خاکستر است؛ اگرچه به دلیل ظهور و بروز نسخه های جدیدتر و کارآمدتر تروریزم، او و حزب اش دیگر آن کارآمدی و نفوذ و قدرت ویرانگری و کشتار پیشین را ندارد؛ اما توان برهم زدن اوضاع و بازگشت به خشونت را دارا است.
مسؤول مستقیم این وضعیت، کسی نیست جز اشرف غنی. او بنا به هر دلیلی، سوابق سیاه حکمتیار را آگاهانه ندید، سازوکارهای عدالت و قانون و قضا را درباره وی، تعلیق و تعطیل کرد و حتی خطر خیزش دوباره هزاران ملیشه مسلح وفادار به حزب اسلامی را هم عمدا نادیده گرفت.
بدیهی است که اکنون حکمتیار در حالی که ظاهرا در انتخابات شرکت دارد و برای نخستین بار در زندگی سیاسی اش وارد یک کارزار آزاد و دموکراتیک و رقابتی برای رسیدن به قدرت شده است؛ اما انتخابات برای حکمتیار دقیقا به همان معنایی نیست که در قانون اساسی آمده است. از دید او، انتخاباتی که او در آن پیروز اعلام نشود، جعلی و تقلبی است. ترسناک تر از این دیدگاه، اهرم ها و ابزارهای او برای واکنش در برابر ادعای تقلب است. حکمتیار می گوید که اگر تقلب شد، از انتخابات، پشیمان می شود و به خشونت بازمی گردد. این همان چیزی است که اوج بی باوری او به نظام، قانون اساسی، انتخاب مردم و دموکراسی را نشان می دهد؛ زیرا او برای تکمیل مبارزه مسالمت آمیز خود در رسیدن به قدرت، به ابزارها و شیوه های دموکراتیک در نشان دادن اعتراضاش، وفادار نمی ماند و به مثابه آتش زیر خاکستر، به سرعت به گذشته ۴۰ ساله اش بازمی گردد تا ثابت کند که او همان جنگ سالار سابقه دار است که هرگز اهلی نشده و نمی شود.
نرگس اعتماد - جمهور
برای برادران عزیر کابلی بخاطر خداوند که برای یک روز در جنگ های داخلی کابل شرکت کرده باشد رای ندهید تا روز محشر ملامت نزد خداوند و شهدا خود نباشیم چون هر کدام اینها میگوید و شما میشنوید که اگر من کامیاب نشدم جنگ میشود بحران می اید یعنی باز کابل را خراب و مردم بی دفاع شان را میکشیم چون فامیل های شان در خارج و اعقارب شان در ولایتهای امن هستند باز اینها ریسمان های دزدی و چپاول کابل را خریده اند شما خدا و روز اخرت و رای تان