۱

افشاگری تکان‌دهنده‌ی جاسوس سیا از حضور تروریست‌های فراملیتی در افغانستان

يکشنبه ۸ سرطان ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۱
علی‌رغم افشاگری تکان‌دهنده‌ی جاسوس سابق سیا درباره‌ی حضور سرشاخه‌های تروریستی در افغانستان، این امر هرگز تهدیدی علیه امنیت ایالات متحده و منافع نامشروع و پروژه‌های هژمونیک آن در منطقه و جهان محسوب نمی‌شود، زیرا آنچه امروز در افغانستان رخ می‌دهد، بخشی از سناریویی است که امریکا و طالبان در دوحه بر سر آن توافق کردند—و چه‌بسا بخشی از بندهای پنهان این توافق‌نامه‌ی استعماری باشد.
افشاگری تکان‌دهنده‌ی جاسوس سیا از حضور تروریست‌های فراملیتی در افغانستان
یک مامور پیشین سیا، فهرستی متشکل از اعضای بلندپایه‌ی گروه‌های داعش، القاعده و تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) را منتشر کرده و مدعی شده که آنان هم‌اکنون در افغانستان حضور دارند.
 
در صورتی که این افشاگری درست باشد، نشان می‌دهد که افغانستان تحت سیطره‌ی طالبان به کانون تروریزم منطقه‌ای و جهانی تبدیل شده است؛ چیزی که ایالات متحده علی‌رغم اطلاع دقیق از جزئیات آن، چشم خود را بر آن بسته و چه‌بسا در پشت پرده با آن همکاری می‌کند؛ زیرا هرگز نمی‌توان باور کرد که امریکا از پیامدهای واگذاری افغانستان به طالبان، از جمله توسعه‌ی تروریزم بی‌خبر بوده؛ اما اکنون که افغانستان به یک اردوگاه بزرگ تروریستی تبدیل شده، عوامل سابق سیا دست به افشاگری در این زمینه می‌زنند تا به نیابت از ایالات متحده ژست ضدتروریستی بگیرند.
 
بر بنیاد ادعای سارا ادمز، در میان این افراد، نورولی محسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان نیز حضور دارد که به گفته‌ی ادمز اکنون «به‌راحتی در کابل زندگی می‌کند و در یک مهمان‌خانه‌ی شبکه‌ی حقانی اقامت دارد.»
 
اگرچه پیش از این نیز گزارش‌هایی از پیوندهای پنهان و پیچیده‌ی شبکه‌ی مخوف حقانی با گروه‌های تروریستی منطقه‌ای از جمله طالبان پاکستان منتشر شده بود، اما این نخستین بار است که یک جاسوس سابق امریکایی به‌طور علنی و مستقیم تأیید می‌کند که نورولی محسود، فرمانده طالبان پاکستانی، در مهمانخانه‌ای متعلق به سراج‌الدین حقانی در کابل زندگی می‌کند—ادعایی که اگر اثبات شود، به معنای آن است که شبکه‌ی حقانی همچنان به نیابت از امریکا رهبری گروه‌های تروریستی مورد حمایت غرب در افغانستان را به عهده دارد و همچنان به نقش دیرینه‌ی خود به‌مثابه‌ی کارگزار بزرگ تروریست‌های وابسته به امریکا عمل می‌کند.
 
سارا ادمز همچنین مدعی شده است که سعد بن لادن، فرزند اسامه بن لادن، برخلاف ادعای دولت امریکا، همچنان زنده است و در افغانستان حضور دارد.
 
او گفته: «او اکنون ریشی بلند، تقریباً به سیاهی ریش برادرزن خود، سراج‌الدین حقانی دارد.»
 
البته پیش از این نیز بارها پیوندها و روابط پیچیده‌ی طالبان با رهبران شبکه‌ی تروریستی القاعده تأیید شده بود، زیرا القاعده همچنان یکی از اصلی‌ترین متحدان طالبان است که در کنار این گروه حضور دارد و افزون بر زدوبندهای سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک، و دادوستد امنیتی-استخباراتی و نظامی، رهبران این گروه با فرماندهان طالبان و شبکه‌ی حقانی، پیوندهای خویشاوندی و خانوادگی نیز ایجاد کرده‌اند که این امر استحکام روابط آن‌ها را آشکار می‌کند.
 
به این ترتیب، همان‌گونه که جاسوس سابق سیا افشا کرده است، شبکه‌ی حقانی به رهبری سراج‌الدین حقانی، هم به دلیل سوابق تروریستی خود و هم به دلیل روابط چندلایه‌ و تنگاتنگ با گروه‌های تروریستی بین‌المللی—بر پایه‌ی روابط خویشاوندی با رهبران القاعده—همچنان بزرگ‌ترین پناهگاه تروریزم در افغانستان محسوب می‌شود و سرشاخه‌ها و رهبران شبکه‌های تروریستی، همچنان در مراکز و مهمان‌خانه‌هایی که امریکا یا دولت دست‌نشانده‌ی پیشین در اختیار شبکه‌ی حقانی در کابل قرار داده‌اند، از سوی متحدان تروریست خود پذیرایی می‌شوند.
 
به گفته‌ی این جاسوس سیا، گل‌مراد خلیم‌اف، مسئول عملیات داعش خراسان در آسیای مرکزی، اکنون در تخار «پنهان» شده است. امین‌الحق، عضو کمیسیون ملکی القاعده که سال گذشته از زندان پاکستان رها شد، اکنون در کوه‌های توره‌بوره به‌سر می‌برد؛ عبدالعزیز المصری، عضو ارشد القاعده، در پکتیا مستقر است و برنامه‌های ساخت جنگ‌افزارهای کیمیایی، بیولوژیکی، رادیولوژیکی و هسته‌ای القاعده را مدیریت می‌کند. سلیمان الزوای نیز همراه با برادرش برای القاعده و داعش در افغانستان نیرو جذب کرده و آموزش می‌دهند.
 
براساس ادعای او، اکرام افریدی، عضو ارشد داعش در ننگرهار فعالیت دارد و اسلم فاروقی، رئیس پیشین این گروه، زنده است و بین مناطق قبایلی افغانستان و پاکستان رفت‌وآمد می‌کند.
 
به‌جز این‌ها، این جاسوس سابق سیا از شماری دیگر از چهره‌ها، فعالان و فرماندهان گروه‌های تروریستی نیز نام برده که همچنان در افغانستان زیر سلطه‌ی طالبان، حضور و فعالیت دارند.
 
این موضوع نشان می‌دهد که افغانستان به‌طور هولناکی به کانون بزرگ اجتماع تروریست‌های جهانی تبدیل شده است و این، میراث شوم ۲۰ سال اشغال کشور توسط نیروهای غربی و آموزگاران تروریزم است؛ کسانی که نه‌تنها افغانستان را به کام تروریزم سپردند، بلکه حتی در طی ۲۰ سال اشغال مستقیم نیز هیچ گام مؤثری در راستای مبارزه با تروریزم برنداشتند.
 
امریکا با آگاهی از اینکه تسلط مجدد طالبان به معنای احیای دوباره‌ی گروه‌های تروریستی و تبدیل کشور به اردوگاه بزرگ تروریست‌های بین‌المللی است، توافق‌نامه‌ی استعماری دوحه را امضا کرد تا امروز، سران و رهبران تروریزم در مهمان‌خانه‌های شبکه‌ی حقانی در کابل و سایر ولایات کشور برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی برنامه‌ریزی کنند.
 
بنابراین، علی‌رغم افشاگری تکان‌دهنده‌ی جاسوس سابق سیا درباره‌ی حضور سرشاخه‌های تروریستی در افغانستان، این امر هرگز تهدیدی علیه امنیت ایالات متحده و منافع نامشروع و پروژه‌های هژمونیک آن در منطقه و جهان محسوب نمی‌شود، زیرا آنچه امروز در افغانستان رخ می‌دهد، بخشی از سناریویی است که امریکا و طالبان در دوحه بر سر آن توافق کردند—و چه‌بسا بخشی از بندهای پنهان این توافق‌نامه‌ی استعماری باشد.
 
با این حال، این افشاگری زنگ‌های خطر را برای همه‌ی کشورهای هدف تروریست‌های مورد حمایت امریکا در افغانستان به صدا درمی‌آورد و یک‌بار دیگر بر این واقعیت تأکید می‌کند که پیامدهای این خطر، صلح و امنیت و ثبات در افغانستان، منطقه و جهان را در معرض تهدیدهای فزاینده قرار خواهد داد.
 
بنابراین نه سکوت معنادار ایالات متحده و نه دروغ‌پردازی ریاکارانه‌ی طالبان درباره‌ی رشد خزنده‌ی گروه‌های تروریستی در افغانستان، بی‌عملی سهل‌انگارانه‌ی کشورهای همسایه و منطقه در قبال این خطر بالقوه را توجیه می‌کند و نه به رویکرد تعاملی کشورهای دیگر با رژیم طالبان، به‌مثابه‌ی بزرگ‌ترین حامی تروریزم منطقه‌ای و جهانی مشروعیت و اعتبار می‌بخشد؛ بلکه بالعکس، هرگونه تعامل با طالبان و تقویت سلطه و سیطره‌ی نامشروع این رژیم بر سرنوشت افغانستان، بازی با صلح جهانی است—و پیامدهای این بازی، بدون شک دیر یا زود دامن کشورهایی را خواهد گرفت که اکنون با طالبان همکاری می‌کنند تا این رژیم تقویت شود و از این راه به منابع لازم برای تغذیه‌ی تروریزم دست یابد.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین