۰

«نه» بزرگ طالبان به روسیه: مداخله ممنوع!

يکشنبه ۱ دلو ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۵۲
روسیه، برخلاف شماری دیگر از کشورها به ویژه چین که سیطره طالبان بر افغانستان را یک فرصت تلقی می کنند و تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد چیده اند تا رهبران طالب را تطمیع کنند و پایه های استعمار اقتصادی و سیاسی خود بر افغانستان را مستحکم سازند، طالبان را نه تنها فرصت نمی داند؛ بلکه تهدید به شمار می آورد.
«نه» بزرگ طالبان به روسیه: مداخله ممنوع!
طالبان در واکنش به درخواست سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه درباره اینکه باید «پل ارتباطی با مخالفان خود از‌ جمله با جبهه مقاومت ملی ایجاد کنند» و «به‌جای حکومت پشتونی، نظام فراگیر ایجاد کنند»، می‌گویند: «حکومت ما همه‌شمول و پاسخ‌گو است». او همچنین روسیه را از دخالت در امور داخلی افغانستان برحذر داشته است.
 
ذبیح‌الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان، در واکنش به سخنان لاوروف گفته: «افغانستان در حال حاضر هم حکومت همه‌شمول و هم پاسخ‌گو دارد.»
 
او مدعی شده که حکومت این گروه توانسته امنیت و ثبات را در افغانستان ایجاد کند و مردم را از «بی‌اتفاقی‌ و مخاصمات» نجات دهد و این حکومتی است که مردم افغانستان انتظارش را داشتند.
 
او اظهارات وزیر خارجه‌ روسیه را مداخله در امور داخلی افغانستان خوانده و گفته که کشورها به خودشان حق ندهند که درباره‌ امور داخلی افغانستان صحبت کنند یا این کشور را مکانی برای مداخله‌ خود بدانند، و افزوده که طالبان می‌خواهند با همه کشورها،‌ از جمله روسیه روابط حسنه داشته باشند.
 
هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده است. هم درخواست روسیه، تکراری است و هم پاسخ طالبان. انتظاری بیش از این وجود ندارد. روسیه هم در حال حاضر مانند هر کشور دیگری نمی خواهد یک طرف جنگ در کشوری باشد که نزدیک نیم قرن است در آتش جنگ می سوزد و هنوزهم گروه هایی مانند طالبان هستند که برای جنگیدن و مردن، عطش دارند.
 
با این وجود، روسیه در حالی که می داند پاسخ طالبان چیست، چرا همچنان مطالبه خود را تکرار می کند؟ بدیهی است که مسکو هم از واکنش طالبان به این درخواست، آگاه است؛ اما جالب است که تکرار آن را بیهوده نمی داند!
 
واقعیت این است که روسیه، برخلاف شماری دیگر از کشورها به ویژه چین که سیطره طالبان بر افغانستان را یک فرصت تلقی می کنند و تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد چیده اند تا رهبران طالب را تطمیع کنند و پایه های استعمار اقتصادی و سیاسی خود بر افغانستان را مستحکم سازند، طالبان را نه تنها فرصت نمی داند؛ بلکه تهدید به شمار می آورد.
 
از نظر روس ها طالبان در قدم اول، یک پروژه امریکایی است؛ از زمان ایجاد تا دست یافتن به قدرت در دوره اول و تا سقوط دوباره، مبارزه دروغین با تروریزم و تا بازگشت مجدد به قدرت، این پروژه سراسر امریکایی بوده و همچنان به منافع راهبردی امریکا وفادار است و از آن صیانت و حفاظت می کند.
 
شاید به همین دلیل بود که روس ها نسبت به بازگشت طالبان به قدرت و خروج نیروهای امریکایی و غربی از افغانستان به عنوان یک شکست برای غرب و یک پیروزی برای «مردم افغانستان» نگاه نکردند. آنها احتمالا می دانستند که توافق دوحه و تحویل قدرت به طالبان، بخشی از برنامه غرب برای کشاندن روسیه به باتلاق جنگ اوکراین بود؛ چیزی که بعدا زلمی خلیلزاد هم به آن اذعان کرد و حتی بقایای نیروهای امنیتی دولت دست نشانده امریکا در کابل نیز به عنوان مزدوران جنگی امریکا در اوکراین، مورد استخدام و استفاده قرار گرفتند.
 
از جانب دیگر، روسیه به شدت نگران رشد و توسعه تروریزم و اندیشه های افراط گرایانه از افغانستان به کشورهای همسایه و منطقه است؛ چیزی که بخشی از برنامه بلندمدت امریکا هم بود و احتمالا در گفتگوهای دوحه و بندهای پنهانی این توافق نیز گنجانده شده است. اینکه طالبان هزاران «مدرسه جهادی» را در سراسر کشور به ویژه شمال افغانستان، ایجاد کرده اند، بدون شک نیازمند حمایت های قوی خارجی است و هرگز بعید نیست که بخشی از این پول از سوی امریکا یا اعراب ثروتمند متحد واشنگتن، تامین شود؛ چرا که به گفته یک مقام سازمان ملل، طالبان که از عهده تامین نان میلیون ها شهروند گرسنه برنمی آیند، چگونه برای تاسیس هزاران «مدرسه جهادی» پول دارند؟!
 
تغییر ترکیب قومی و جمعیتی شمال افغانستان هم دیگر نگرانی عمده روسیه است؛ چیزی که به طور جدی در دستور کار طالبان و پاکستان قرار دارد و اخراج انبوه مهاجران افغان از پاکستان نیز پوششی برای همین پروژه بود. روسیه نگران است که این رویداد در چند سال آینده، تمامی گروه های قومی متحد و مورد اعتماد مسکو و متحدان آن در آسیای مرکزی را تضعیف کرده و به حاشیه براند و شمال افغانستان را پشتونیزه کند که تهدیدی امنیتی علیه کل آسیای مرکزی و حتی روسیه خواهد بود.
 
با توجه به این واقعیت ها و نگرانی ها، روسیه دست از فشار بر طالبان برنمی دارد و علیرغم حفظ روابط کژدار و مریز با رژيم طالبان، این رژيم را هرگز فرصت تلقی نمی کند و برای ایجاد تغییر از مسیرهای سیاسی یا شاید در آینده نظامی می کوشد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین