۰

یکی به نعل یکی به میخ؛ جعبه سیاه جمهوریت امریکایی چه می‌‌‌گوید؟

شنبه ۷ دلو ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۳۳
کسی که خود را یک عنصر نخبه اطلاعاتی می داند و ادعا می کند که فرایند سقوط پس از مرگ بن لادن شروع شده بود، چرا سه سال بعد با این فرایند همراه شد؟
یکی به نعل یکی به میخ؛ جعبه سیاه جمهوریت امریکایی چه می‌‌‌گوید؟
امرالله صالح در مصاحبه با یک رسانه روسی، امریکا را به خنجرزدن از پشت، خیانت، دروغ‌گویی و فریب‌کاری در افغانستان متهم کرد و گفت که بزرگ‌ترین اشتباه اشرف‌ غنی تکیه به آمریکا و مخالفت با ابتکارات صلح منطقه‌ای از جمله فرمت مسکو بود.
 
او افزوده: وقتی امریکا به ما پشت کرد، در منطقه هم متحدی نداشتیم تا مراجعه می‌کردیم و واشنگتن از این نقطه ضعف بسیار استفاده کرد.
 
او «دولت پنهان امریکا» را عامل فروپاشی نظام جمهوری خواند و گفت که فساد عامل سقوط نبوده است.
 
او گفت که سقوط یکشبه اتفاق نیافتاد، بلکه پس از کشتن بن‌لادن در سال ۲۰۱۱ آغاز شد.
 
صالح معتقد است که امریکا به استراتژی دهه ۶۰-۷۰ هنری کسینجر برگشته است: استفاده از گروه‌های خشن و رادیکال در منطقه بر ضد چین و روسیه.
 
صالح رسانه‌های افغانستان را نیز به وابستگی به امریکا متهم کرد و گفت که رسانه‌ها سال ۲۰۱۸ کمپاین کلانی را در تخریب اشرف‌ غنی آغاز کردند.
 
این تنها بخشی از مصاحبه پر از تناقض امرالله صالح درباره اشرف غنی، امریکا، جمهوریت، سقوط نظام و نگاه رسانه ها به دولت برآمده از تقلب غنی است؛ اما همین فراز کوتاه هم به وضوح نشان می دهد کسی که خود را یک چهره زبده اطلاعاتی، یک سیاستمدار کارکشته، آینده نگر و دارای بینش استراتژیک و در یک کلمه جعبه سیاه جمهوریت اشرف غنی تصور می کرد، چگونه از فقدان فکر و اندیشه راهبردی رنج می برد و به عنوان کسی که از همان آغاز در خدمت جاسوسان سیا بود و در بخش های مختلف دولت های مورد حمایت امریکا کار کرد، با بیش از دو دهه تجربه، حتی قادر به ارائه یک تحلیل منسجم ژورنالیستی از حقایق پشت پرده و واقعیت های روی صحنه نیست.
 
امرالله صالح از یکسو می گوید که بزرگترین اشتباه اشرف غنی، اتکا به امریکا و بی اعتنایی به ابتکارات منطقه ای صلح مانند فرمت مسکو بود و از جانب دیگر ادعا می کند که فرایند سقوط از زمان کشته شدن اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱ شروع شود و یکشبه اتفاق نیافتاد.
 
جالب است که آقای صالح تا آخرین روزهای حیات نظام جمهوری، خطر سقوط را مردود و منتفی می دانست و تسلط طالبان بر مناطق بیشتر کشور را تحلیل اطلاعاتی می کرد و یک خط باریک می خواند که عمق ندارد!
 
نکته این است که آیا آقای صالح به عنوان رییس امنیت ملی، درک درستی از هویت اشرف غنی، ماهیت آرایی که به او داده شده بود، قدرت نامشروعی که در اختیارش قرار گرفته بود و برنامه های خطرناکی که برای آینده افغانستان طراحی کرده بود، نداشت؟ آیا صالح نمی دانست که غنی در نهایت یک امریکایی و یک مهره مزدور و دست نشانده امریکا بود که از زمان انتقال مسئولیت های امنیتی، مأمور پروژه سقوط شده بود؟
 
کسی که خود را یک عنصر نخبه اطلاعاتی می داند و ادعا می کند که فرایند سقوط پس از مرگ بن لادن شروع شده بود، چرا سه سال بعد با این فرایند همراه شد؟ او غنی را نمی شناخت؟ از وابستگی مستقیم او به واشنگتن خبر نداشت؟ یا مصمم بود با قرار گرفتن در کنار غنی، پروژه سقوط را به شکست بکشاند و نظام جمهوری را پس از فرار اشرف غنی، رهبری کند؟!
 
البته او به اندازه ای متوهم بود که پس از فرار و سقوط اشرف غنی، قانون اساسی منسوخ را باز کرد و متوجه شد که حالا او کفیل ریاست جمهوری است و در غیاب رییس جمهور، می تواند ادعای رهبری کشور را کند و در کمال شگفتی، این کار را هم کرد!
 
درباره نداشتن متحد منطقه ای نیز وضعیت کاملا واضح بود. هیچ کشوری در منطقه، جمهوریت فاسد امریکایی را شریکی استراتژيک، پایدار و قابل اعتماد نمی دانست و یکی از کسانی که این باور را تقویت می کرد، شخص امرالله صالح بود که به عنوان یک عنصر وابسته به سی آی ای در کنار اشرف غنی امریکایی قرار گرفته، دموکراسی و قانون اساسی را به گروگان گرفته، فساد ساختاری را افزایش داده و فروپاشی را تسریع کرده بود.
 
امرالله صالح در بخشی دیگر از این مصاحبه، «دولت پنهان امریکا» را عامل سقوط معرفی می کند و نقش فساد در سقوط را انکار می کند. حتی اگر بپذیریم که فساد یکی از عوامل مهم فروپاشی نبوده، دولت پنهان امریکا چیست و چرا امرالله صالح به عنوان جعبه سیاه نظام جمهوری نه تنها به جنگ آن نرفت و همان زمان، در برابر مردم افغانستان از آن پرده برنداشت؛ بلکه حتی با آن همسو و هماهنگ شد؟
 
آقای صالح همچنین ادعا کرده که رسانه ها در سال ۲۰۱۸ به نفع امریکا یک کارزار گسترده تبلغیاتی را علیه دولت غنی به راه انداختند. این در حالی است که آقای صالح در زمان ریاست خود بر امنیت ملی، به نیابت از ناتو و امریکا همواره رسانه های مستقل را هدف حمله، فشار و تهدید قرار می داد و این چیزی نیست که قابل کتمان باشد.
 
این نیز یکی دیگر از تناقض گویی های جعبه سیاه نظام جمهوری است که از یکسو غنی را به اتکا به امریکا متهم می کند و از جانب دیگر، رسانه ها را به وابستگی به امریکا و متهم به تخریب دولت غنی می کند! اگر دولت غنی، متکی به امریکا بود، پس چرا رسانه ها از سوی امریکا مأمور تخریب آن شده باشند؟!
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


United States
متل بزرگ است که عقل تاجک پسان می آید.
پربازدیدترین