۱

متغیرهای مسلط بر تأمین حقوق زنان در افغانستان

فاطمه موسوی
جمعه ۱۸ حوت ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۳۳
متغیرهای مسلط بر تأمین حقوق زنان در افغانستان

وضعیت زنان در افغانستان بعد دو سال و نیم حکومت طالبان همچنان ناگوار است. در این سال‌ها هم زنان افغانستان در داخل و خارج کشور و هم جامعه بین‌المللی به‌کرات از احقاق حقوق زنان در کشور و پایبندی بی‌قیدوشرط طالبان به حقوق اولیه این قشر از جامعه سخن‌ها گفته و نشست‌ها برگزار کرده‌اند. سران همه کشورها، سازمان‌های بین‌المللی و حتی سازمان ملل با زبان تهدید از طالبان خواسته‌اند تا به حقوق زنان پایبند باشند و فضای کشور را برای زندگی، تحصیل و کار زنان و دختران افغانستانی مهیا و فراهم کنند؛ اما برایند و نتیجه این‌همه گفتار و نشست برای زنان افغان تقریباً چیزی به‌اندازه هیچ است. 

شاید بهتر است بگوییم وضعیت از دو سال پیش نه‌تنهابهتر نشده که به‌مراتب بدتر شده است. زیرا اگر در ابتدای حکومت این گروه روزنه‌هایی از امید برای بهبود شرایط وجود داشت؛ اما اکنون این روزنه‌ها کاملاً مسدود است.

واقعاً چه چیزی باعث شده نه‌تنها اعتراضات زنان و دختران در ولایات مختلف؛ بلکه هیچ یک از اقدامات جامعه جهانی نیز برای بهبود وضعیت زنان زیر سلطه طالبان نتیجه ندهد؟ جامعه بین‌الملل در بدو تسلط طالبان بر کشور لیست بلندبالایی از شرایطی داشت که در گفتگوها با سران این گروه برای تعامل بیشتر همواره آنها را مطرح می‌ساخت؛ اما همه آن شرایط اکنون به یک شرط (احقاق حقوق زنان و دختران) تقلیل یافته که آن هم البته از سوی حکومت این گروه هیچ وقعی نهاده نمی‌شود.

باید گفت این موضوع ریشه در چند شاخص مهم داخلی و بین‌المللی دارد. به سخن دیگر؛ وضعیت نگران‌کننده زنان در افغانستان متأسفانه ریشه در چندین عامل پیچیده دارد. از سنت‌های داخلی قدرتمند در اندیشه طالبانی تا بازی‌های چندوجهی قدرت‌های ذی‌دخل در مسائل افغانستان باعث شده تا این گروه فرصت و مجال کافی برای اجرای سیاست‌های ضد زن خود را در جامعه داشته باشند. 

سنت‌های قدرتمند و عقاید سخت‌گیرانه مذهبی طالبان که محدودیت‌های شدیدی را برای آزادی و حقوق زنان اعمال می‌کند، پشتیبانی پنهان برخی کشورها از طالبان به دلایل ژئوپلیتیکی که باعث می‌شود این گروه همچنان قدرت داشته باشد، و در نهایت  ترس از برخورد نظامی شدید و افزایش خشونت‌ها در کشور باعث شده تا جامعه جهانی  از اقدام قاطع در مورد فشار بر طالبان استنکاف ورزد.

ایدئولوژی سخت‌گیرانه و تفسیر افراطی طالبان از اسلام، نقش کلیدی در مقاومت آنها در برابر فشارهای بین‌المللی برای بهبود وضعیت زنان دارد که چند دلیل عمده را می‌توان در این زمینه برشمرد: 

ترس از "غرب‌زدگی":
طالبان بر این باورند که پذیرش استانداردهای حقوق زنان از سوی غرب، نوعی غرب‌زدگی و تهدید برای هویت سنتی و مذهبی آنهاست.

قدرت نمادین محدودیت بر زنان:
برای طالبان، محدودیت بر حقوق زنان نمادی از قدرت و کنترل آنهاست که نمی‌خواهند از دست بدهند.

مقاومت در برابر فشارهای خارجی:
طالبان هرگونه فشار بین‌المللی را دخالت در امور داخلی می‌دانند و بر اساس اصول خود به آن مقاومت می‌کنند. این عوامل ایدئولوژیک و فرهنگی باعث شده که طالبان از موضع سرسختانه خود در قبال حقوق زنان کوتاه نیایند، حتی در برابر فشارهای دیپلماتیک گسترده بین‌المللی.

علاوه بر مسائل ایدئولوژیک؛ شاخص‌های مهم دیگری هم هستند که بر نظر و عمل این گروه برای عدم پاسخگویی به جامعه بین‌المللی و فشار بر زنان مؤثر بوده است. 

وابستگی مالی طالبان به درآمدهای ناشی از تجارت مواد مخدر و همچنین کمک‌های مالی گسترده‌ای که این گروه از منابع مختلف دریافت می‌کنند، نقش مهمی در مقاومت آنها در برابر فشارهای بین‌المللی برای بهبود وضعیت زنان ایفا می‌کند.

بنابراین، این استقلال مالی نسبی طالبان باعث شده تا آنها کمتر نگران عواقب اقتصادی ناشی از نادیده‌گرفتن فشارهای بین‌المللی باشند و بتوانند بر سیاست‌های سخت‌گیرانه خود در قبال زنان پافشاری کنند.

پر واضح است که وقتی هر هفته بسته‌های  40 تا 80 میلیون دالری آن هم به صورت نقد به بانک مرکزی تحت تسلط طالبان می رسد آیا واقعا این گروه دیگر خود را در مقابل مردم و جامعه مسئول و پاسخگو می بیند؟

اقتصاد این حکومت کاملا جدا از مردم و مستقل از آنهاست. وقتی حکومت، ملی نیست یعنی اقتصاد آن هم گروهی و باندی اداره می شود و در چنین شرایطی فشار داخلی هم معنا نمی یابد.
علاوه‌برآن؛ ترس از افزایش ناامنی و خشونت در افغانستان عموماً یکی از دلایلی خوانده می‌شود که جامعه بین‌الملل را از فشار بیشتر بر این گروه بازداشته است؛ زیرا احتمالاً تصور می‌کنند با مشکلات چندوجهی سیاسی، قومی، مذهبی و امنیتی که در افغانستان وجود دارد هر اقدام تندی می‌تواند آن را بیش‌ازپیش ملتهب کند.

در پایان باید گفت: فشارها برای تغییر رفتار و سیاست‌های ضد زن در افغانستان در شرایط کنونی بیشتر از هر چیزی بستگی به نوع تعامل جامعه بین‌المللی با این گروه خواهد داشت. در شرایطی که دودستگی و اختلاف منافع کشورهای ذی‌دخل در افغانستان بالاست و هر کشور بر اساس منافع و منابع خود تصمیم می‌گیرد سخن‌گفتن از تغییر رفتار سران طالبان بیهوده است و این خواسته‌ها در همان لابی هتل‌هاباقی خواهد ماند.

فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین