۰

طالبان دشمن زبان؛ علیه فارسی، علیه پشتو

پنجشنبه ۳ حوت ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۷
طالبان با نگاه قومی، ایدئولوژیک و انحصارگرایانه به مساله زبان و تحمیل و تعمیم یکجانبه زبان پشتو بر سراسر کشور و تمام اقوام افغانستان، نه تنها کمر به تضعیف و نابودی خرده فرهنگ ها و حذف تدریجی زبان های بومی کشور بسته؛ بلکه با این رویکرد، بیش از پیش به زبان پشتو هم آسیب می زند.
طالبان دشمن زبان؛ علیه فارسی، علیه پشتو
ملا خیرالله خیرخواه، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان به مناسبت روز جهانی زبان مادری، ادعا کرده که از تمام تلاش‌هایی که باعث رشد و پیشرفت زبان‌های رایج در افغانستان شود، حمایت می‌کند.
 
او مدعی شده که متعهد به رشد و توسعه همه‌ زبان‌های مادری و بومی افغانستان است.
 
۲۱ فبروری برابر با دوم حوت از سوی سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) به‌ عنوان روز جهانی زبان مادری نام‌گذاری شده است.
 
وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان با نشر بیانیه‌ای گفته است که تمام زبان‌های رایج در کشور بدون تفکیک و امتیاز، ضمن این‌که احترام شوند، باید رشد و توسعه یابند.
 
به‌گفته‌ این وزارت، در حال حاضر بیش از ۳۰ زبان بومی و مادری در کشور وجود و رواج دارند.
 
وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان تأکید کرده که به‌عنوان یک نهاد «مسئول» متعهد به حفظ تنوع و بهبود همه‌ زبان‌های بومی و مادری است.
 
شعارها و ادعاهای وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان در روز جهانی زبان مادری در حالی ابراز می شود که این گروه خود بزرگترین تهدید علیه زبان های مادری در افغانستان است؛ زیرا با نگاه قومی، ایدئولوژیک و انحصارگرایانه به مساله زبان و تحمیل و تعمیم یکجانبه زبان پشتو بر سراسر کشور و تمام اقوام افغانستان، نه تنها کمر به تضعیف و نابودی خرده فرهنگ ها و حذف تدریجی زبان های بومی کشور بسته؛ بلکه با این رویکرد، بیش از پیش به زبان پشتو هم آسیب می زند و اجازه نمی دهد که این زبان در کنار سایر زبان های کشور به رشد و توسعه طبیعی خود ادامه دهد و به این ترتیب، افغانستان که به لحاظ تنوع فرهنگی و زبانی،‌ سرزمینی متکثر و بسیار غنی است، عمدا به ورطه یکی دیگر از حنگ های بی حاصل و بسیار ویرانگر و زیانبار کشانده می شود که هیچ برنده ای ندارد.
 
بیگانه انگاری واژگان اصیل فارسی، تغییر تابلوها و تحمیل اصطلاحات پشتو به عنوان اصطلاحات «ملی» از جمله اقدامات رژیم طالبان است که به زعم متولیان امور فرهنگی، آموزشی و تحصیلی این رژيم، می تواند به رشد و قدرت گیری پشتو کمک کند و به این زبان به مثابه تنها زبان رسمی و ملی کشور، رسمیت و اعتبار ببخشد.
 
یکی دیگر از اقدامات طالبان، مبارزه احمقانه با ارزش ها و سنت های فرهنگی ویژه تمدن فارسی مانند شب یلدا، نوروز باستانی و موارد مشابه دیگر است. البته طالبان این مناسبت ها را تکفیری و شرک آمیز می دانند و با استناد به باورهای مذهبی و خوانش منحصر به فرد خود از مذهب، آنها را «حرام» می دانند تا به این ترتیب، متدینان و مذهبی های فارسی زبان نیز با آنان همراهی کنند و از این طریق به سادگی بتوانند این سنت های دیرین و نمادین را کاملا حذف کنند.
 
این رویکرد یادآور یک رویکرد مهم دیگر سران رژيم طالبان و سیاست گذاران فرهنگی و مذهبی آنان است و آن اینکه پس از بازگشت به قدرت، مدارس جهادی را در مناطق فارسی زبان بسیار بیشتر از ولایت های پشتون نشین گسترش داده اند. درست همانگونه که مراکز تروریستی و اردوگاه های هراس افکنی را نیز عمدتا در ولایت های فارسی زبان، برافراشته اند‌؛ به گونه ای که گفته می شود در حال حاضر، ولایت پنجشیر تبدیل به بزرگترین کانون اجتماع القاعده و داعش تبدیل شده و کمپ های تروریستی در سراسر این ولایت، برافراشته شده اند.
 
با توجه به این واقعیت، تروریزم فرهنگی و تروریزم امنیتی طالبان در یک راستا عمل می کنند و آن اعتبارزدایی از باورها، سنت ها، رسوم و ارزش های مذهبی، زبانی و فرهنگی جوامع فارسی زبان در افغانستان و جایگزین کردن آنها توسط نظام ارزشی و سنت فرهنگی پشتون هاست.
 
با اینهمه، طالبان در حوزه انقلاب فرهنگی که تصور می کنند به نفع زبان و فرهنگ پشتو کار می کنند، دچار یک اشتباه بزرگ دیگر می شوند؛ زیرا نتیجه نشان داده است که به هر میزانی که حکومت ها علیه یک زبان و تمدن، عمل کنند، مردم بیشتر آگاه و بیدار می شوند و تعصب و اراده شان برای حفاظت و گسترش آن بیش از پیش برانگیخته می شود؛ بنابراین، سیاست های فارسی ستیزانه رژيم طالبان، نتیجه عکس می دهد و در عصر رسانه و کتاب و شبکه های اجتماعی و ظهور یک نسل آگاه و کتابخوان جوان، به تقویت و توسعه بیشتر زبان فارسی می انجامد. در مقابل اما این رویکرد، پشتو را بیش از پیش، تضعیف می کند، دچار رخوت و فترت می کند و آن را به حاشیه و انزوا می برد و از رشد و پیشرفت بازمی دارد؛ زیرا اول اینکه طالبان، از نظر علمی و فرهنگی، ظرفیت و بضاعت توسعه زبان پشتو را ندارند و از سوی دیگر، سایر پشتون ها هم در توهم تسلط مطلق، تصور می کنند که نیازی به کار روی زبان شان نیست و طالبان از آن حفاظت می کنند. این در حالی است که طبیعت زبان، سیال است و اگر همپای رشد و توسعه تمدن بشری و فرهنگ انسانی، حرکت نکند، به مرگ تدریجی مبتلا می شود و از آنجا که دیگر پاسخگوی نیازهای جدید نیست، در برابر سیل سهمگین نیازهای نو، حذف و هضم می شود.

عبدالمتین فرهمند - جمهور 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین