۰

روزهای خونین کابل؛ محکومیت، مرهم این زخم نیست

فاطمه موسوی
شنبه ۷ دلو ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۲۲
محکومیت، مرهم این زخم عمیق و درد عتیق نیست. محکوم کنندگان تنها خود را فریب می دهند. آنها هم می دانند که دست شان تا مرفق به خون بی گناهانی آلوده است که بی هیچ دلیلی، قربانی سیاست های ظالمانه ایشان می شوند
روزهای خونین کابل؛ محکومیت، مرهم این زخم نیست
کابل این عروس هزار داماد که اکنون دیگر چون مادری پیر و سوگوار، لباس تیره عزا بر تن کرده و هر روز بر گلیم اندوه فرزندان رشیدش، زانوی غم در بغل می گیرد و زار زار می گرید، امروز بار دیگر تکان خورد، به خون نشست و تلخ گریست.

اندوه کابل را این روزها مادران سراسر تاریخ هم نمی توانند بگریند. کابل زخمی، کابل خون آلود، کابل نشسته بر گلیم سرد عزا.

بیش از ۶۰ نفر شهید شدند و بیشتر از ۱۵۰ تن دیگر زخم برداشتند. خانواده های بسیاری، در این روز خونین کابل، سوگوار عزیزان شان شدند.

تروریست های طالبان، بیانیه مسؤولیت صادر کردند و این طرف، طالبان نکتایی دار کاخ نشین، بیانیه محکومیت دادند. همه چیز به همینجا پایان می یابد تا روزی دیگر، انفجاری دیگر، رخ دهد و کابل زخم خورده همچنان برای فرزندانش، خون گریه کند.

این سریال ستم، تمامی ندارد. هردو طرف این جنگ دروغین، بر پیکره تکه‌پاره کابل و کابلیان مصیبت‌زده می تازند و تازیانه می‌زنند. یکی زخم می‌زند و دیگری نمک می پاشد. یکی با بمب و دیگری با بیانیه های عقیم محکومیت.

محکومیت، مرهم این زخم عمیق و درد عتیق نیست. محکوم کنندگان تنها خود را فریب می دهند. آنها هم می دانند که دست شان تا مرفق به خون بی گناهانی آلوده است که بی هیچ دلیلی، قربانی سیاست های ظالمانه ایشان می شوند.

این ضجه ها و زخم ها اما در گوش های سنگین آسمان، بایگانی خواهند شد و روزی چون سنگ های سرکوبگر عدالت بر فرق حاکمان جائر و فاسد و تبهکار، فرود خواهند آمد.

آه مظلومانه و دادخواهی ترحم انگیز تنها سلاحی است که این جماعت بی شمار قربانی در برابر دستگاه ستم و تروریست های خون آشام در اختیار دارند و خدا آنجاست تا این دادخواهی ها و ضجه ها و اشک ها و ماتم های بی پناهان را در پرونده عوامل محکوم کننده، ثبت کند و در دادگاه عدل الهی، مجازات شان نماید.

با این حال، تنها ناله و اشک و زاری و  مویه و ماتم، کافی نیست. این نظم ناعادلانه و سیستم ستم‌بنیان را باید تغییر داد.

هنوز خون قربانیان هوتل اینترکانتیننتال، خشک نشده که فاجعه دیگری، قلب زخمی کابل را به خون نشاند.
کارد به استخوان رسیده است. مسؤولان و متولیان امنیت کشور، مشخص هستند. چرا علیرغم اینهمه خون ریزی و جنایت و مرگ و ویرانگری، هیچ مهره امنیتی، جا به جا نمی شود؟
آیا رسوایی هوتل اینترکانتیننتال، برای برکناری این مهره های بدنام و مطرود و منفور، کافی نبود؟

چقدر انسان باید به خون کشیده شوند، چند هزار خانواده باید به سوگ بنشینند، چه تعداد خانه و خیابان و مسجد و مرکز فرهنگی باید با خاک یکسان شوند، تا کام چند عنصر منحط و بی مصرف قومی و قبیله گرا در سمت های حساس امنیتی، برآورده شود؟

پیامبر پاکی‌ ها به حق فرموده بود که پادشاهی با کفر، پایدار می‌ ماند؛ اما با ظلم، پایدار نخواهد ماند.

این تیره روزی و ستمی که به خاطر حفظ چند عنصر نفرت انگیز و نامحبوب در کرسی های بلند امنیتی، بر مردم مظلوم کابل و سایر نقاط افغانستان روا داشته می شود، کمتر از جنایت هایی که همه روزه از جانب تروریست های دژخیم و خون آشام بر آنها تحمیل می شود، ویرانگر و مرگبار و نابودکننده نیست.

این سنت سیئه را باید درهم شکست.
اشرف غنی و اتمر و استانکزی و عبدالله و وزرای دفاع و داخله، مستقیما مسؤول وضعیتی هستند که همه روزه در کابل جریان دارد و هزاران خانواده را از آغاز حکومت بدنام وحدت ملی تاکنون، به خون نشانده است.

تاریخ هیچگاه این جنایت ها را از یاد نخواهد برد و بی تردید نام چهره های آلوده به جنایت، در کنار نام رهبران مزدور و تروریست گروه بدنام و خونخوار طالبان، در تاریخ این عصر و نسل، ثبت خواهد شد.

آنها اگر نمی توانند یا نمی خواهند کاری برای کاهش رنج ها و آلام ناشی از این روزگار نحس و سیاه و تلخ، صورت دهند، دست کم بیانیه محکومیت هم صادر نکنند. آنها روپوش شرم بپوشند و به دخمه تاریک سکوت، پناه ببرند تا دست کم، زخمی که برادران تروریست شان بر این مردم سوگوار می زنند، با نمک محکومیت ایشان، دردناک تر و سوزنده تر نشود.

فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین